مقدمه

ارز دیجیتال در بحث های هنری امروزه یکی از چالش بر انگیزترین موضوعات در دنیای هنر تلقی شده و این همان نقطه ای است که فناوری در دل هنر جای می گیرد و پدیده ای به نام هنر رمزنگاری شده (Crypto-Art) متولد می شود. همه گیری کرونا و ناگزیر رونق خرید و فروش در بستر آنلاین در پیدایش و رشد این پدیده بی تأثیر نبوده است. برای نخستین بار، تصویر کلاژی متشکل از ۵ هزار تصویر مجزا ملقب به Everydays به ارزش ۶۹.۳ میلیون دلار به صورت آنلاین فروخته شد و این اولین فروش از یک اثر هنری کاملاً دیجیتالی بود که توسط یک رمز ارز پشتیبانی می شد. عکس، میم (Meme)، انواع بازی های رایانه ای، قالب تبادل گرافیکی (Gif)، پادکست، قطعه موسیقی، فیلم سینمایی، محتواهای اینترنتی، نشان های تجاری و صنعتی، طراحی ها و حتی یک توئیت (Twitt) منتشر شده در شبکه های اجتماعی قابلیت این را دارند که به این رمز ارز خاص تبدیل شده و مورد معامله قرار گیرند.

نوآوری و پیچیدگی مربوط به خرید و فروش از طریق رمز ارزها در دنیای هنر، ابهاماتی را در ابعاد حقوقی آن نیز ایجاد کرده و پرسش ها و چالش های بسیاری را در ذهن وکلا و پژوهشگران این حوزه به همراه داشته است. با تکیۀ صرف بر مفاهیم حقوقی کلاسیک نمی توان این چالش ها را مرتفع کرد؛ لذا، این نوشتار بر آن است تا با وارد کردن این قبیل اصطلاحات به ادبیات حقوق فارسی زمینه را فراهم نماید تا در آینده بتوان پرده از غبار این ابهامات برداشت.

 

جایگاه NFT در هنر دیجیتال

ارز دیجیتال NFT (Non-Fungible Token) یا به عبارت دقیق تر «رمز ارز غیر قابل تعویض»، مجموعه ای از توکن های غیرِ مثلی دیجیتالی هستند که با هدف ثبت و تأیید مالکیت یک دارایی دیجیتال ایجاد می شوند. هر NFT روی یک بلاک چین ذخیره شده و حاوی داده هایی است که توکن (واحد شمارش انواع رمز ارز که بلاک چین مستقل ندارد) را به دارایی دیجیتال مرتبط خود متصل می کند. یکی از پیشرفت های اخیر که بر دنیای هنر تأثیر گذاشته، استفاده از این قبیل توکن های غیرقابل تعویض برای فروش آثار هنری دیجیتال است. در مقام قیاس با انواع رمز ارزها باید این نکته را مدِّنظر داشت که بر خلاف سایر رمز ارزها،NFT ها را نمی توان تقسیم، ادغام یا تکرار کرد.

در هنر دیجیتال، هنرمندان با بارگذاری یک تصویر حاوی عکس، نقاشی یا فایل ویدیویی از اثر خود در یک بستر الکترونیکی یا پلتفرم ثالث، آثار هنری خود را به NFT تبدیل می کنند. سپس پلتفرم مربوطه، آن فایل را به یک آدرس دیجیتال منحصر به فرد تبدیل کرده و آن را ذخیره می کند. در نهایت، به توکن یک آدرس ویژه و منحصر به فردی اختصاص می یابد که این آدرس متعلق به محل ذخیره آن فایل خواهد بود. ذکر این نکته قابل تامل است که هنگامیکه خریدار NFT ساخته شده از یک اثر هنری دیجیتال را خریداری می کند، خریدار به فایلی که حاوی یک کپی از اثر هنری دیجیتال مرتبط است، دسترسی پیدا می کند. با وجود این، مالکیت خود اثر هنری اصلی را به دست نمی آورد، مگر اینکه در قرارداد فروش آن اثر، به نحو دیگری مقرر و توافق شده باشد. افزون بر این، خریدار هیچ گونه حق کپی رایت نسبت به اثر هنری اصلی به دست نمی آورد. البته محدودیت های مزبور در خصوص مالکیت و حقوق کپی رایت با محدودیت هایی که در مورد فروش یک اثر هنری فیزیکی به طور سنتی اعمال می شود، تفاوت چندانی ندارد؛ برای نمونه، یک هنرمند می تواند نسخۀ کپی آثار هنری اصلی خود را بسازد، سپس آن را بفروشد. با این حال، هنرمند حق کپی رایت و مالکیت آن اثر هنری اصلی را برای خود محفوظ نگاه می دارد. از طرفی دیگر، فناوری NFT همچنین شروطی را برای فروش مجدد آثار هنری در بازار ثانویه وضع می کند. با استفاده از قراردادهای هوشمند (Smart Contract) هنرمندان می توانند خود را ذینفع هرگونه فروش آتی یا همان Droit de suite (حق فروش مجدد آثار هنری) اعلام و درصدی از آن فروش را در قرارداد به نفع خود اختصاص دهند.

 

چالش های حقوقی هنر رمزنگاری شده و NFT

 اینکه رمز ارزها یا توکن ها در دسته بندی اموال یا به سان اوراق بهادار تلقی شوند، نکته حائز اهمیتی است. در سطح ملی و فراملی، به طور مثال در ایالات متحده آمریکا و اتحادیۀ اروپا برخی از این توکن ها در تقسیم بندی های نظری به عنوان ابزارهای مالی تلقی شده که همین امر سبب می شود تا توکن ها از حمایت های حقوقی برخوردار شوند. هر چند باید خاطر نشان کرد که هنوز رویکردی یکپارچه در سراسر اروپا در این باره اتخاذ نشده و تفاوت هایی از نظر به کارگیری اصطلاحات و طبقه بندی های قانونی به فراخور مختصات هر نظام قانونی دیده می شود. علی رغم مطالب فوق،NFT ها با دارا بودن ویژگی های واحد و اختصاصی یا وجود نسخه های محدود، مسلماً خارج از محدودۀ مقررات موجود در زمینۀ اوراق بهادار قرار خواهند گرفت.

در حال حاضر، هنر های رمزنگاری شده، برخلاف آثار هنری اصلی، اصولاً از حمایت های کامل حقوق مالکیت فکری برخوردار نیستند. در عین حال که آثار اصیل هنری مستلزم حمایت از طریق قوانین کپی رایت هستند، فرآیند ایجاد این قبیل رمز ارزها نیز چالش های زیادی را به همراه دارند. در فرآیند ایجاد NFT، که به آن "Minting" (مانند ضرب کردن سکه) گفته می شود، خلاقیت و نوآوری چندانی وجود ندارد، زیرا این فرایند تابع قالب و استانداردهای از پیش تعیین شدۀ کدگذاری جهت وارد کردن اطلاعات به بلاک چین است. علاوه بر این، هنرمندان با توجه به مشارکت در درآمدهای فروش آتی که از طریق قراردادهای هوشمند تضمین می شود، ممکن است به راحتی از حمایت مالی قابل بهره برداری از حق کپی رایت در دسترس صرف نظر کنند. بر این اساس، بسیاری از هنرمندان دیجیتال آثار خلاقانۀ خود را تحت مجوزهای Creative Commons (اشتراکات خلاق) قرار داده اند و از این طریق امکان استفادۀ رایگان از آثار خود و اصلاحات مشتق شده به نسخۀ اصلی را برای دیگران فراهم می کنند.

از این نکته نیز نباید غافل شد که نقض قوانین کپی رایت، کلاهبرداری و پولشویی نیز از طریق این رمز ارز قابلیت اجرایی دارند. از دیگر موارد مهم در این زمینه این است که نباید به اشتباه فرض کنیم با خرید یک NFT، حق کپی رایت مربوط به آن به طور خودکار منتقل می شود. در واقع محدودۀ حق کپی رایت NFT نیز مشمول شرایط عینی قرارداد است، همانطور که در خرید یک اثر هنری ملموس نیز شرایطی در نظر گرفته می شود.

در خصوص مبحث مالکیت و انتقال آن پرسش اصلی که مطرح می شود این است که تحت چه قوانین و مقرراتی می توان مالکیت یک هنر رمزنگاری شده را منتقل کرد؟ در این راستا، تاکنون مقررات خاصی برای معاملات مربوط به توکن ها، به ویژه در این برهۀ زمانیِ پُر رونق معاملات NFT، وضع نشده است. کارگروه ویژه قضایی بریتانیا یکی از معدود مثال هایی است که در این حوزه ورود کرده و یک بیانیۀ حقوقی را به طور خاص در مورد موضوع مالکیت  NFT ها صادر کرده است. شرایط نظارت بر دارایی و انحصار با محدود کردن دسترسی، به مالک دارایی اجازه می دهد آن را کنترل کند. البته فرض هایی وجود دارد که صاحب طرحی که NFT را ایجاد کرده است، در واقع صاحب حقوق بهره برداری از اثر نیست و به تبع آن، حق ندارد طرح و یا رمز ارز مربوطه را توکن و حراج کند. دلیل این امر هم این است که معمولاً حقوق بهره برداری از آثار هنری به صورت خودکار در لحظۀ خرید به خریدار منتقل نمی شود، مگر اینکه به صورت دیگری توافق شده باشد.

 

جمع بندی

به عنوان تحلیل و جمع بندی نهایی، باید افزود که مقولۀ اصالت در حقوق هنر و بازار آثار هنری، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اصیل بودن یک اثر هنری، پیشینۀ تاریخی و مالکیت آن، می تواند تأثیر شگرفی در تجارت و داد و ستد آن نیز داشته باشد. نقاط خاکستری و مبهمی درخصوص سازنده یا مخرب بودن این فناوری در عرصه های هنری وجود دارد. به همان اندازه نیز چالش ها و پیامدهای حقوقی خرید و فروش هنر رمزنگاری شده، همچنان مبهم و حل نشده باقی مانده است. به منظور به حداقل رساندن ریسک طرح دعوی نزد محاکم و مراجع حل و فصل اختلاف، مطلوب است که فروشندگان آثار هنری و حراجی ها  قراردادهای شفاف و دقیقی تدوین کنند که به صراحت در آن حق کپی رایت و سایر مسائل حقوقی مرتبط با NFTها تعیین تکلیف شود. درج مراقبت مقتضی یا Due Diligence  در قراردادهای خرید و فروش این قبیل رمز ارزها از موارد دیگری است که می توان بدان اشاره کرد. همچنین باید الزامات بالقوۀ ثبت اوراق بهادار را در نظر گرفته و هویت خریداران و فروشندگان NFTها را به دقت احراز کرد تا از تعهدات مبتنی بر نظارت پیروی کرده باشند.

 در نهایت، یک نقد جدی به هنر رمز نگاری شده و حتی به طور کلی در زمینه رمز ارزها قابل طرح است که به تأثیر مخرب تولید این رمز ارزها بر محیط زیست مرتبط است. معادله ساده است: رمز ارز بیشتر برابر است با تولید کربن بیشتر و در نتیجه ورود آسیب بیشتر و جدی تر به محیط زیست. از نقطه نظری دیگر، هنر رمز نگاری شده بدون شک تحول قابل ملاحظه ای در حوزۀ سرمایه گذاری در آثار هنری به شمار می رود و از سوی دیگر شاید این نوع رمز ارز، پایانی بر سرقت آثار هنری در فضای تحت وب باشد. با توجه به بکر و بدیع بودن موضوع مورد بحث، اظهار نظر قطعی در خصوص رمز ارز NFT و تاثیر آن بر دنیای هنر و حقوقِ هنر هنوز زود است. با وجود این، باید تحولات دنیای فناوری و دنیای متاورس ((Metaverse و هنر را دنبال کرد تا بتوان در وقت مقتضی به خلاءهای حقوقی آن پاسخی درخور داد. به هر روی، افزایش آگاهی، مدیریت پلتفرم های خرید و فروش، تدوین مقررات، قوانین و استفاده از شاخص قیاس و مطابقت این موضوع با مقولات مشابه، نوید ایجاد اکوسیستمی شفاف برای حقوق هنر وابسته به این رمز ارز خاص را خواهد داد.

 

 

دربارۀ نویسنده

امین معتمدی، پژوهشگر دورۀ دکتری حقوق بین الملل در دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و مشاور حقوقی است. ایشان در حال حاضر مسئول کمیتۀ جوانان انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد و داور جوان مرکز داوری اتاق بازرگانی ایران هستند و پیش از این به عنوان مشاور حقوقی با کرسی یونسکو در دانشگاه شهید بهشتی همکاری داشته اند. فارغ از فعالیت های ایشان در حقوق سرمایه گذاری خارجی و شرکت های فراملی، با توجه به سوابق هنری متعدد، یکی از حوزه های مورد علاقۀ وی «حقوق هنر» و «حل و فصل اختلافات هنری» است.

 

 

 

اشتراک گذاری:
تجاوز در متاورس؛ پیوند عمیق فضای حقیقی و مجازیخالقان جدید آثار هنری قرن ۲۱: حقوق هنر و هوش مصنوعینگاهی تحلیلی به مهم ترین پرونده حقوقی علیه یک رمزارز: کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده علیه شرکت ریپل
verification