شاید تا کنون کمتر کسی به ارتباط میان دو مفهوم کپی رایت و آزادی بیان به طور تخصصی نگریسته باشد و چه بسا عموماً ذهن قادر نباشد تا نقطۀ اشتراکی را میان این دو حوزه که هرکدام از جهان بینی متفاوتی نشأت گرفته اند، متصور گردد؛ اما برخلاف تصور متداول مبنی بر عدم وجود ارتباط میان کپی رایت (حق تکثیر) به عنوان یکی از مباحث مهم حقوق مالکیت فکری از یک سو و حق آزادی بیان به عنوان یکی از مهم ترین حقوق اساسی بشر و یکی از آرمان های همیشگی بشریت از سوی دیگر، نسبت تنگاتنگی میان دو حوزۀ مذکور وجود دارد زیرا که این دو موضوع به مثابه بنیان مستحکمی برای یکدیگر هستند و با اهداف واحدی همچون ارتقای جریان فرهنگی در جامعه و وسعت بخشی به آگاهی و تفکر خلاقانه مسیر مشترکی را می پیمایند. البته در مواردی نیز این ارتباط پیوسته میان کپی رایت و آزادی بیان می تواند خود به نقطۀ تعارض مبدّل گردد، خصوصاً زمانیکه سخن از انحصارِ حقِ استفاده از اثر به دست پدیدآورندۀ آن می شود، آتش این تعارض به دلیل محدود گشتن معتقدین و طرفداران آزادی بیان در عمل، زبانه می کشد.

در این یادداشت به بررسی مفاهیم کپی رایت، حق آزادی بیان، و همچنین نقاط اشتراک و تقابل این دو مقوله پرداخته خواهد شد.

 

الف- کپی رایت

حق تکثیر یا کپی رایت، که در نظام حقوقی ما تحت عنوان حق مالکیت ادبی یا هنری شناخته می شود، به مجموعه ای از حقوق انحصاری متعلق به ناشر یا پدید آورندۀ یک اثر اصل گفته می شود که هرگونه بهره و استفاده ای از محصول فکری شخص دارای کپی رایت، منوط به اجازه و رضایت ناشر یا پدیدآورندۀ آن اثر است مگر آنکه حدود این استفاده در قالب استثنائات وارده بر کپی رایت از جمله استفادۀ منصفانه باشد. لازم به ذکر است، مالکان این حق برای کنترل تکثیر و دیگر بهره برداری ها از آثار خود صرفاً برای بازۀ زمانی مشخص و متعارف که ممکن است در نظام های حقوقی مختلف متفاوت باشد دارای حقوق انحصاری هستند و پس از گذشت آن چنین آثاری در مالکیت عمومی وارد می گردند.

از جمله مشهور ترین کنوانسیون ها و معاهدات حائز اهمیت در زمینه کپی رایت می توان به کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری مصوب ۱۸۸۶ و موافقنامۀ راجع به جنبه های مرتبط با تجارت حقوق مالکیت فکری یا موافقنامه تریپس مصوب ۱۹۹۴ اشاره داشت. اگر چه در کنوانسیون های مذکور، اصطلاح اثار ادبی و هنری در نظام کپی رایت شامل همه تولیدات صرف نظر از شکل و قالب بیان آن می گردد اما هر تولید فکری را نمی توان لزوما در دایره حمایت کپی رایت وارد کرد و برای اینکه اثری زیر لوای پشتیبانی این حق قرار گیرد باید دو پیش نیاز اصالت و رعایت قاعده تفکیک بیان از اندیشه را در خود دارا باشد.

 

ب- تعریف حق آزادی بیان

آزادی بیان از جمله حقوق  اساسی اشخاص در جامعۀ بشری است که در اسناد بین المللی و منطقه ای متعدد همچون مادۀ ۱۹ اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و بند ۲ مادۀ ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مورد شناسایی قرار گرفته است. طبق این اصل همۀ افراد به مقتضای انسان بودن خود، به طور یکسانی از حق آزادی بیان برخوردار هستند و به موجب آن در بیان اندیشه و فکر خود، تا جایی که موجب نقض حقوق دیگران و اصول ارزشی مورد احترام جامعه نشود، مجازند.

علاوه بر اسناد بین المللی مذکور، اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مواد ۲۵ تا ۲۹ منشور حقوق شهروندی ایران به حمایت از اصل آزادی بیان اشاره دارد که به طور نمونه، در ادامه اشاره ای به نص دو اصل بارز آن خواهیم داشت.

ماده ۲۶ منشور حقوق شهروندی ایران:

هر شهروندی از حق آزادی بیان برخوردار است. این حق باید در چارچوب حدود مقرر در قانون اعمال شود. شهروندان حق دارند نظرات و اطلاعات راجع به موضوعات مختلف را با استفاده از وسایل ارتباطی، آزادانه جستجو، دریافت و منتشر کنند. دولت باید آزادی بیان را به‌طور خاص در عرصه‌های ارتباطات گروهی و اجتماعی و فضای مجازی ازجمله روزنامه، مجله، کتاب، سینما، رادیو، تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی و مانند این‌ها طبق قوانین تضمین کند.

ماده ۲۷ حقوق شهروندی ایران:

شهروندان حق دارند اندیشه، خلاقیت و احساسِ خود را از طرق مختلف آفرینش فکری، ادبی و هنری با رعایت قوانین و حقوق دیگران بیان کنند.

 

ج- موارد تعامل کپی رایت و حق آزادی بیان

با وجود اختلافات متعدد میان دو حوزۀ کپی رایت و حق آزادی بیان، دو اشتراک برجسته مشتمل بر هدف غایی و نهایی و حامی بیان بودن در هر دو آنها به خوبی قابل مشاهده است. هدف نهایی دو کپی رایت و آزادی بیان که مکرّرا در اعلامیه ها و کنوانسیون های مربوط به آنها همچون اعلامیه جهانی حقوق بشر خاطر نشان شده است، تکریم و گرامیداشت حرمت انسانی است که به واسطۀ قوه خلاقیّت خود به آفرینش آثار و محصولات ادبی، علمی و هنری می پردازد. همچنین این دو حق به طور جدی از بیان و انتقال اندیشه و افکار و ایده ها حمایت می کنند تا به واسطۀ ارتقای جریان خلاقانه در جامعه، پدیدآورنده یا حامل و منتقد اندیشه ای با اطمینان خاطر به ارائه و گسترش مفاهیم ذهنی خود بپردازد.

وجود این دو نقطه اشتراک، ابواب تازه ای را برای تعامل هرچه بیشتر به روی هم گشوده است تا از این طریق بتوانند تأثیرات متقابلی را بر روی یکدیگر داشته باشند. از جمله تأثیرات مثبت آزادی بیان بر روی کپی رایت، خلق آثار حقیقی ارزشمند فکری و ادبی و هنری بدون واهمه و سرکوب است زیرا در صورت عدم حمایت آزادی بیان که خود رسالت مخالفت با سرکوب را دنبال می کند، حکومت و دولت در صدد ایجاد آثار فکری که ضرورت جامعه است بر می آیند و حکومتی شدن محصولات فرهنگی و هنری علاوه بر اینکه این آثار را به آیینه ای برای بازتاب تفکرات و استانداردها و صلاحدیدهای آنها مبدّل می کند، موجب سفارشی شدن آثار، سرکوب و سانسور تنوع محتوایی و یا حتی ممانعت از بروز و انتشار اندیشۀ منتقدان نیز می گردد که همین واهمه از مجازات ناروا و سرکوب و سانسور پس از انتشار اثر موجب از بین رفتن طبقۀ ارزشمند خلّاق در جامعه خواهد گردید و این در حالیست که اگر حمایت آزادی بیان مشمول آثار فکری گردد و پدیدآوردندگان این محصولات وابسته به نظام و سیستم های دولتی نگردند، می توانند با آرامش فکری و آزادنه به فعالیت در اجتماع بپردازند و بدون هیچ نگرانی مضاعف آثار ارزشمندی خلق کنند.

در مقابل نیز می توان به تأثیر وجود کپی رایت در تقویت آزادی بیان نیز اشاره داشت که عدم حمایت قابل توجه از آثاری که هنرمندان و خالقان آنها مدت های مدیدی برایش صرف هزینه و زمان کرده اند، موجبات دل سردی و دست کشیدن آنان از امتداد خلق اثر را  فراهم می آورد. اما چنانچه پشتیبانی شایسته ای از این ساخته ها صورت پذیرد تا اشخاصی غیر از ناشر و سازنده به راحتی دسترسی و حق استفاده از این محصولات را نداشته باشند و حقوق معنوی و مادی پدیدآوردندگان به واسطۀ این حمایت ها رعایت گردد، زمینۀ افزایش فعالیت از جانب آفرینندگان آثار و اقزایش میزان آفریده های فکری پدید می آید و امتیاز اقتصادی که به واسطۀ کپی رایت به این آثار تعلق می گیرد خود نقش مؤثری در تأمین مالی قشر خالقان فراهم می آورد تا از روی ناچاری و تنگدستی دستاوردهای خود را در اختیار دولت ها قرار ندهند و آثاری مستقل از آنها به وجود بیاورند.

 

د- موارد تقابل کپی رایت و حق آزادی بیان

همانطور که پیش تر مورد بررسی قرار گرفت، آزادی بیان اگرچه در موارد متعددی وجوه اشتراک و هم افزایی فراوانی با کپی رایت دارد اما در مواردی نیز این اعطای انحصاری کپی رایت به پدید آورندۀ اثر می تواند موجبات تعارض و تقابل را میان این دو حوزه پدید آورد. نمونه هایی از این تعارض ها در پرونده رمان های کلبه عمو تام (Uncle Tom's Cabin) ، رمان بر باد رفته (Gone With The Wind) و بامداد خمار نیز دیده می شود.

اگرچه دو حق مورد بررسی در این مقاله یعنی آزادی بیان و کپی رایت، به موضوع مشترک بیان می پردازند اما حدود و ثغور این بیان را می توان یکی از وجوه تفاوت این دو حق دانست به نحوی که در کپی رایت صحبت از بیان با اصالت، یعنی بیانی که مستقیماً از پدید آورنده نشأت گرفته است به میان می آید در حالیکه در حق آزادی بیان چالشی به نام اصالت مطرح نیست و هر شخص می تواند به ارائه و واگویۀ اندیشه ها و نظراتی بپردازد که یا خود و یا دیگری مالک آن است. حال صحبت بر سر این است که چنانچه شخصی به استناد حق آزادی بیان، به ارائۀ اندیشۀ دیگری بی اجازۀ مالک آن اثر بپردازد، وضعیت به چه صورت خواهد بود؟ در ظاهر به نظر می رسد این انحصار اعطا شده به پدید آورندگان اثر خود می تواند مانع بزرگی برای دسترسی به این آثار توسط عموم باشد به نحوی که پدید آورنده با استفاده از این حق علاوه بر کنترل استفادۀ ناروا و بهرۀ دیگران از اثرش، خالقان بعدی اقتباس و نقل قول از اثر موجود را وادار به صرف هزینه های گزاف نماید و همین موضوع منجر به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات گردد و  این در حالیست که چنانچه دیگری بی اجازۀ صاحب اثر، به استفاده از آن بپردازد، متهم به سرقت ادبی خواهد گردید.

در چنین مواردی که تعارض رخ می دهد، به واسطۀ استفاده از روش هایی همچون استفادۀ منصفانه از اثر، محدودیت مدت حمایت از اثر، استثنائات حقوق پدید آورنده و اصل دوگانگی ایده و بیان، تنش میان این دو حق را تا حد زیادی کاهش داد که در ادامه چند روش حل و فصل این تعارض را به اختصار توضیح خواهیم داد:

 

استفاده از روش  استثنائات حقوق پدید آورنده

لازم به ذکر است که کپی رایت یک حق مطلق نیست و موارد استثنائی را نیز شامل می شود. یکی از استثنائات مشهور کپی رایت، محدودیت زمانی تعلق اثر به مؤلف است و پس از سپری شدن محدودیت زمانی مذکور، آن اثر می تواند در اختیار همگان قرار گیرد.

استثنای دیگری که بر کپی رایت وارد است، استفادۀ منصفانه از اثر مانند ذکر ارجاع و رفرنس دهی در عین بهره برداری از آن بیان است که بدین واسطه هم حقوق معنوی شخص پدیدآورنده رعایت گردد و هم شخص در انتقال اندیشه و مطالب به دیگری در حد منصفانه ای از اندیشه های دیگران بهره ببرد.

استثنای سومی که بر کپی رایت وارد است، اعمال جنبه آموزشی اثر است. به عنوان مثال استادی که فصلی از کتابی را کپی و در اختیار دانشجویانش قرار می دهد مشمول قانون کپی رایت نمی شود و مرتکب سرقتی هم نمی گردد.

 

روش دوگانگی ایده و بیان

موضوع تفکیک بیان و اندیشه که در موافقت نامه تریپس هم مورد شناسایی قرار گرفته حاکی از آن است که افراد می توانند از اندیشۀ دیگری با بیان منحصر به فرد خودشان بهره ببرند و این طریق استفاده که شخصی به ارائۀ اندیشۀ دیگری در شکل و قالب زبانی متمایز از پدیدآورندۀ اثر بپردازد مشمول قانون کپی رایت نخواهد بود و سرقت تلقی نخواهد شد.

 

نتیجه

کپی رایت و حق آزادی بیان بر خلاف تصور عموم تأثیرات متقابلی برروی یکدیگر دارند. تاثیر کپی رایت بر روی حق آزادی بیان به صورت امتداد و افزایش فعالیت خالقان آثار به جهت وجود حمایت از محصولاتی که شخص پدید آورنده زمان و انرژی خود را برای آفرینش آن صرف نموده است، نمایانگر می گردد و در مقابل نیز، تأثیر حق آزادی بیان بر روی کپی رایت در قالب حمایت از طبقۀ خلاق و پدید آورندۀ جامعه، تأمین مالی آنها و ممانعت از تصاحب آثار این افراد توسط ارگان های دولتی تجلی می یابد. البته لازم به ذکر است که علاوه بر وجود تعاملات میان این دو حوزه، در نقاطی نیز تضاد و تعارض هایی میان آنها بروز می یابد؛ به این دلیل که اعطای حق انحصاری به صاحبان اثر برای کنترل شیوۀ استفاده از آن اثر توسط دیگری ممکن است موجب محدودیت دسترسی و بهره برداری دیگران از محصول ارائه شده گردد.

در زمان بروز تعارض میان دو حوزۀ حق آزادی بیان و کپی رایت مواردی از قبیل استفادۀ منصفانه از اثر، محدودیت مدت حمایت از اثر، استثنائات حقوق پدید آورنده و اصل دوگانگی ایده و بیان برای حل و فصل این تنش و تقابل مورد پیشنهاد است تا به این واسطه بتوان راه هم افزایی میان این دو حق را برای ارتقای سطح فکری جامعه و تولید بیشتر و خلاقانه تر آثار فکری و هنری هموار تر ساخت. هر میزان که ارتباط دو سویه این دو حق قوی تر و استوارتر باشد، جامعه به لحاظ برخورداری از آفریده های فکری و تبعات مثبتی که این آثار بر روی قشرهای مختلف اجتماع خواهند گذاشت، غنی تر خواهد گردید.

 

منابع

۱- پژمان محمدی، نقد یک رأی در مورد مالکیت ادبی و هنری؛ مفهوم و معیارهای اثر و نقض حقوق مالی آن، مطالعات حقوق خصوصی، شماره ۲، ۱۰-۱۵، (۱۳۹۱)

۲- کنوانسون برن مصوب ۱۸۸۶

۳- محمد حبیبی مجنده، هم افزایی کپی رایت و آزادی بیان، دوفصلنامه حقوق تطبیقی، شماره ۹۴، ۱۵-۱۸، (۱۳۹۲)

4- WIPO Intellectual Property Handbook, Second Edition, (2004).

 

 

دربارۀ نویسنده

الهه بامداد ماچیانی، دانشجوی مقطع کارشناسی رشتۀ حقوق دانشگاه گیلان و همچنین عضو و نائب دبیر انجمن علمی دانشجویی حقوق این دانشگاه است. وی دستیار سردبیر سایت حقوقی دیدبانان دادگستر (دیداد) است و سابقۀ شرکت در مسابقات موت کورت دیوان بین المللی کیفری را نیز در کارنامه دارد.

 

 

 

اشتراک گذاری:
انتقال اجباری فناوری؛ بررسی اجمالی چالش آمریکا و چین در پرتو حقوق مالکیت فکری
verification