تعریف حقوق شهروندی و اقسام و ویژگی های آن

به مناسبت ابلاغ منشور حقوق شهروندی از سوی رئیس جمهور به دستگاه های زیرنظر قوه مجریه

 

علیرضا رحیمی

کارشناس ارشد حقوق بین الملل از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال

 

 

مقدمه

با توجه به تدوین منشور حقوق شهروندی در دولت یازدهم و ابلاغ آن از سوی ریاست محترم جمهوری در آذر ۱۳۹۵ به دستگاه های زیرنظر قوه مجریه، حقوق شهروندی در صدر اخبار روز ایران قرار گرفته است. از این رو، ارائه تعریفی از حقوق شهروندی و بررسی اقسام و ویژگی های این حقوق، ضرورت دارد. اهمیت این موضوع زمانی برجسته می شود که بدانیم علی رغم اینکه این منشور با هدف «استیفاء و ارتقای حقوق شهروندی» تهیه و تدوین شده اما در متن منشور تعریفی از این مفهوم ارائه نشده است. بنابراین در این یادداشت، به ارائۀ تعریفی از حقوق شهروندی، و همچنین بیان اقسام حقوق شهروندی و ویژگی های آن خواهیم پرداخت.

 

۱. تعریف حقوق شهروندی

واژه «شهروند» معادل انگلیسی «سیتیزن» (Citizen) و فرانسه «سیتواین» (Citoyen) است. در ادبیات فارسی شهروند کسی است که اهل یک شهر یا کشور باشد و از حقوق متعلق به آن برخوردار باشد.در حقوق بین الملل به معنی مصطلح آن تنها به فرد طبیعی که در واحد سیاسیِ حکومت، از حقوق کامل سیاسی و مدنی بهره مند باشد، قابل اطلاق است. در فرهنگ اسلامی واژه هایی مانند رعیت، امت، ملت، ناس و مردم به چشم می خورد که با واژه شهروند ارتباطی تنگاتنگ دارد. ولی در اصطلاح، شهروند فردی است در رابطه با یک دولت که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر دربرابر دولت تکلیف هایی را بر عهده دارد. «شهروندی» نیز منزلتی است برای فرد درارتباط با یک دولت که به حقوق فرد و تکالیف او در برابر دولت، رابطه شهروندی گفته می شود.

به بیان دیگر، شهروند به تک تک افرادی که در یک جامعه یا کشور زندگی می­کنند، گفته می شود. در این تعریف، کلیه افرادی که در محدوده جغرافیایی یک کشور زندگی می کنند و نیز افرادی که به عنوان تبعه در خارج از مرزهای آن کشور زیست می نمایند، شهروند تلقی می شوند. شهروند فردی است که از حقوق کامل سیاسی، اجتماعی، مدنی و فرهنگی برخوردار است. حال چه از اتباع کشور باشد و یا از بیگانگان؛ مهم این است که تحت حاکمیت یک دولت - کشور باشد و احترام به حقوق آنها برعهده حاکمان است. لذا واژه شهروند درمقابل کلمه تبعه به کار می رود. تبعه در حکومت های استبدادی مورد استفاده قرار می گرفته و شهروند در حکومت های مردم سالار به کار می رود. بنابراین، مهمترین هدف در بحث شهروندی آن است که با تدوین این حقوق، شهروندان فعال شده و مشارکتی فعال در اداره امور جامعه خویش ایفا نمایند. شهروندی مبتنی بر سلسله مراتب، موقعیت هایی متمایز برای افراد، وجود شرایطی برای به رسمیت شناخته شدن حاکمانی خاص و حکومت شوندگانی خاص نیست.

با این مقدمه می توانیم حقوق شهروندی را جزو حقوق ذاتی و فکری بشر بدانیم که قابل انتقال نبوده و نمی توان آن را تقسیم کرد. بنابراین حقوق شهروندی حق مسلم هر عضو خانواده بشری و جهانی است و همه افراد از هر رنگ، جنس و زبان استحقاق بهره مندی از آن را دارند. درواقع، حقوق شهروندی زیرشاخه رشته حقوق بشر است که البته تفاوت هایی هم با آن دارد ازجمله اینکه مخاطب حقوق بشر اجتماع انسانی است و گیرنده آن موجودی است که عضو جامعه انسانی باشد و اکثر اصول آن کلی و مبهم است، لکن حقوق شهروندی بر افراد خاصی در محدوده یک دولت - کشور اطلاق می شود و اصول آن جزیی و خالی از ابهام است.

در همین راستا تی.اچ مارشال به سه نوع حق درارتباط با رشد حقوق شهروندی اشاره می کند:

۱. حقوق مدنی که به حقوق فردی در قانون اطلاق می شود؛ شامل آزادی افراد برای زندگی در هر جایی که انتخاب می کنند، آزادی بیان و مذهب، حق مالکیت، حق دادرسی یکسان دربرابر قانون و ...؛

۲. حقوق سیاسی بویژه حق شرکت در انتخابات و انتخاب شدن، انتخاب کردن و ...؛

۳. حقوق اجتماعی که به حق طبیعی فرد برای بهره مند شدن از یک حداقل استاندارد رفاه اقتصادی و امنیتی مربوط می شود. شامل مزایای بهداشتی و درمانی، تأمین اجتماعی درصورت بیکاری، تعیین حداقل سطح دستمزد و غیره.

به این ترتیب مصادیق حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی یا حقوق شهروندی گستره وسیعی در حوزه های مختلف زندگی اجتماعی و فردی شهروندان را دربرمی گیرد و مسلماً تحقق مجموعه آن ها مستلزم پیش شرط هایی است که بدون آن ها نمی توان به تحقق حقوق شهروندی امیدوار بود.

 

۲. اقسام حقوق شهروندی

همانطور که واضح است حق در اصطلاح عبارت است از توانایی که شخص بر چیزی یا بر کسی داشته باشد به عبارت دیگر حق، همان توانایی است که قانون به اشخاص اعطا کرده تا به موجب آن بر شخص یا مال یا موضوعی سلطه داشته باشد. از یک سو، با توجه به تعریف مزبور، حقوق شهروندی به دو دسته تقسیم می شود که هر یک از آنها در جای خود قابل بررسی بوده و می تواند تأثیرگذار در میزان توسعه یافتگی کشور به عنوان حقوق شهروندی باشد.

۱. حقوق مادی: همچون حق زندگی، حق امنیت، حق رفت و آمد، حق مسکن، حق مصونت مکاتبات، مکالمات و مخابرات، حق دفاع، حق تابعیت، حق انتخاب شغل، حق امنیت اجتمای، حق مالکیت شخصی؛

۲. حقوق معنوی: همچون حق آزادی اندیشه، حق آزادی بیان، حق آزادی آموزش و پرورش، حق برابری و عدم تبعیض، حق برخورداری از دادرسی عادلانه.

 

از سوی دیگر، با عنایت به اسناد بین المللی در زمینه حقوق بشر مانند میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد و همچنین اسناد داخلی مانند قانون اساسی و قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۱۳۸۳/۰۲/۰۱ می توان حق های گوناگون شهروندی را به ترتیب زیر طبقه بندی نمود:

 

الف. حق های مدنی و سیاسی: این حق ها به آزادی های ذاتی در یک دولت قانونمند اشاره دارد و در پی حمایت از استقلال فرد دربرابر تحمل و اجبار احتمالی دولت (حکومت) یا یکی از نهادهای آن است. این دسته حقوق و آزادی ها درحقیقت کمترین و نخستین آزادی های مورد نیاز و حقوق حداقلی همه افراد بشری و شهروندان هستند. حق های سیاسی ناظر به حق رأی هر شهروند و حق نمایندگی او در نظام سیاسی از طریق قوای اجرایی و تقنینی و حق مشارکت مستقیم در آن نظام است. حق های سیاسی به شهروندان اجاره و فرصت و مجال حضور در عرصه های گوناگون تصمیم گیری درخصوص مسایل جمعی را ارزانی می دارد. در اینجا شهروندان با مشارکت فعال در مدیریت امور جمعی، سرنوشت خود را تعیین می کنند و حق حاکمیت و خودمختاری خود را اعمال می نمایند. بدون بهره مندی از این حقوق، شهروندان عملاً در سطح اتباع دولت باقی می مانند و صرفاً موضوع حقوق قرار می گیرند. مهمترین حقوق مدنی و سیاسی شهروندان عبارتند از: حق حیات، آزادی عقیده و ممنوعیت تفتیش عقاید. آزادی بیان، مطبوعات و رسانه ها، آزادی دینی و مذهبی، حق دسترسی آزاد به اطلاعات برابری شهروندی (صرف نظر از هویت های قومیتی، جنسیتی، رنگ، نژاد و زبان همانند برابری درمقابل قانون و دادگاه، حق بر امنیت (مصونیت حیثیت جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص)، صیانت از حریم خصوصی افراد (مانند ممنوعیت شنود مکالمات و هرگونه تجسس و ممنوعیت مراسلات پستی)، آزادی تردد (رفت و آمد آزاد)، حق انتخاب محل اقامت، حق برخورداری از تابعیت، حق مالکیت شخصی و خصوصی، حقوق اقلیت ها، آزادی احزاب و تشکل ها، آزادی اجتماعات و راهپیمایی، حق مشارکت در اداره و تعیین سرنوشت کشور، حق انتخاب کردن (حق رأی) و انتخاب در انتخابات ها و حق تصدی مناصب حکومتی و شرکت در اداره امور عمومی.

 

ب. حق های قضایی: این دسته از حق ها که در زمره حقوق مدنی قرار می گیرند، شامل حق هایی هستند که در یک دادرسی عادلانه یا منصفانه باید برای شهروندان به رسمیت شناخته شود که حق دادخواهی پایه اول آن است. از آنجا که این دسته حق ها، اهمیت خاصی در حفظ حقوق و آزادی های بنیادین شهروندان دارند، غالباً به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می گیرند. مهمترین حق های قضایی عبارتند از اصل برائت، اصل قانونی بدون جرم و مجازات، حق مصونیت دربرابر اعمال شکنجه، تضمین حق های دفاعی برای طرفین دعوا، ممنوعیت بازداشت خودسرانه حق علنی بودن رسیدگی، مهلت منطقی و عادلانه رسیدگی، حق اعاده حیثیت و ....

 

ج. حق های اجتماعی اقتصادی فرهنگی: این دسته از حق ها با قرار گرفتن از حقوق حداقلی مدنی و سیاسی، در پی تأمین رفاه شهروندان متناسب با حیثیت و کرامت ذاتی بشر هستند. این حق ها ازجمله شامل آزادی گزینش و انتخاب شغل، برخورداری از شرایط عادلانه و مساعد کاری، حق برخورداری از زندگی شایسته و انسانی، تأمین اجتماعی مانند بیمه بازنشستگی و ...، حق بر آموزش و پرورش رایگان، حق داشتن مسکن متناسب با نیاز هر فرد، خوراک، پوشاک، بهداشت، حق تشکیل خانواده، حق اتحادیه صنفی، حق بر سلامت، حق برخورداری از محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوی و حق بررسی و پژوهش در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی می باشد.

 

۳. ویژگی های حقوق شهروندی

در یک بررسی کلی می توان گفت که حقوق شهروندی ویژگی هایی به شرح زیر را دارد:

۱) حقوق شهروندی جهانی است؛ زیرا حق مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر فرد بشر در هرکجا که باشد و از هر نژاد، زبان، جنس یا دین که باشد مستحق آن است و کسی مجبور به کسب این حقوق نیست بلکه این حقوق مسلم است.

۲) حقوق شهروندی غیرقابل انتقال است و از بشر قابل انفکاک نیست؛ چراکه بدون آن نمی توان فرد را بشر نامید.

۳) حقوق شهروندی تقسیم پذیر نیست؛ زیرا نمی توان به خاطر تشخیص درکم اهمیت بودن یا عدم ضرورت، آن را از کسی سلب کرد.

۴) حقوق شهروندی هدیه ای الهی است؛ هیچ مقام بشری ازجمله حکومت یا مقامات مذهبی یا سکولار این حقوق را اعطا نمی کنند.

۵) حقوق شهروندی حقوق ذاتی و فطری انسان ها است؛ از آن ها به صفات شخصیتی انسان تعبیر می شود و به هیچ قرارداد و وصفی وابسته نیست.

 

منابع جهت مطالعه بیشتر:

- علیرضا رحیمی نصرآبادی، بررسی و جایگاه حقوق شهروندی ایران در اسناد بین المللی و حقوق بشر، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر مریم افشاری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تابستان ۱۳۹۴.

- افشار صدری، فرهنگ معاصر فارسی، چاپ سوم، تهران، ۱۳۸۲.

- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاست، انتشارات مروارید، تهران، ۱۳۷۳.

- سید محمد هاشمی، حقوق اساسی و آزادی های فردی، انتشارات حق گستر، چاپ اول، ۱۳۸۲.

 

اشتراک گذاری:
منع شهروندان با آسیب بینایی از شرکت در آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش از منظر حقوقیسرنوشت ترکیه پس از همه پرسی ۲۰۱۷: تحلیل حقوق اساسیمشارکت سیاسی برابر برای همه؛ قاعده یا شعار
verification