- شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳
- درباره دیداد
- تماس با ما
گزارش نشست «واکاوی ماهیت توافق برجام و جایگاه آن در نظام حقوق داخلی ایران و آمریکا»
تهیه و تنظیم: وب سایت حقوقی دیداد
دومین نشست از سلسله نشست های «برجام تا انجام» با عنوان «واکاوی ماهیت توافق برجام و جایگاه آن در نظام حقوق داخلی ایران و آمریکا» از سوی پژوهشکده شورای نگهبان و سازمان بسیج حقوقدانان در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ برگزار شد.
در این نشست استادان دکتر داود هرمیداس باوند (کارمند سابق وزارت امور خارجه و استاد دانشگاه)، دکتر طالقانی (کارشناس مسائل حقوق بین الملل) و دکتر سید یاسر ضیایی (عضو هیئت علمی دانشگاه قم) حضور داشتند و به ارائه دیدگاه های خود در مورد عنوان نشست پرداختند.
احسان اسماعیلی (مجری نشست / دانشجوی دکتری حقوق بین الملل):
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت تمامی حضار گرامی و مدعوین محترم و سلام ویژه عرض می کنم خدمت استادان محترم جناب آقای دکتر هرمیداس باوند، جناب آقای دکتر طالقانی و جناب آقای دکتر ضیایی که قبول زحمت نمودند و دعوت ما را برای حضور در این نشست علمی پذیرفتند.
همانطور که مطلع هستید سازمان بسیج حقوقدانان و مرکز پژوهش های شورای نگهبان در نظر دارند که سلسله نشست هایی را با عنوان واکاوی ابعاد حقوقی برجام برگزار نمایند.
یکی از مباحثی که بسیار بحث چالش برانگیزی است و تقریباً جامعه حقوقی ما را با خودش همراه کرده، بحث تفسیرها و تحلیل هایی است که در زمینه توافق وین و بحث برجام و موضوع هسته ای دنبال شده است؛ و همانطور که مستحضر هستید کارشناسان حقوق بین الملل و استادان ما در عرصه بین المللی به تفسیرها و تحلیل های متفاوتی در روزهای گذشته پرداخته اند. هدف و مقصود ما از برگزاری چنین سلسله نشست هایی در واقع این بوده که با خروجی بسیار عینی و معینی که از آن خواهیم داشت، بتوانیم در سیاست خارجی کشور تأثیرگذار باشیم، بتوانیم در نتیجه گیری آن و در واقع فرجامی که آن در مجلس و پس از مجلس، در داخل کشور خواهد داشت، اثرگذار باشیم.
به عنوان مقدمه نشست امروز، بحث را در ابتدا با یک کلیات آغاز می کنیم. از این رو، از جناب دکتر داود هرمیداس باوند دعوت می کنم که پیشینه ای از بحث مذاکرات تا بحث برجام را تا به امروز داشته باشند.
دکتر داود هرمیداس باوند (کارمند سابق وزارت امور خارجه و استاد دانشگاه):
به نام خداوند جان و خرد
من فکر می کنم هر مسئله ای را باید در شرایط و اوضاع و احوال خاصی که آن مسئله یا موضوع قرار گرفته، مورد بررسی قرار داد؛ یعنی ممکن است مسئله یا موضوعی در یک وضع انتزاعی باشد، ولی اگر قرار است مسئله ای در یک شرایط استثنایی قرار گرفته که پیامدهای نگران کننده برای آن جامعه داشته است، بنابراین باید با توجه به چنین شرایطی دستاوردی که حاصل شده مورد ارزیابی قرار بگیرد.
مسئله تکنولوژی هسته ای، مسئله ای است که قبل از انقلاب اقدام شده بود، ما با زیمنس قراردادی داشتیم که در مورد استفاده صلح جویانه در بوشهر بود؛ با فرانسوی ها قراردادی منعقد کردیم، قرارداد اورودیف بود، با آمریکاییها در حال مذاکره برای بستن قرارداد بودیم. قرار بود ۵ تا ۶ سایت هسته ای برای مقاصد صلح جویانه راه اندازی شود. در عین حال ما به ام.پی.تی (کنوانسیون منع گسترش سلاح های هسته ای) ملحق شده بودیم و اساسنامه آژانس را پذیرفته بودیم.
در مورد زیمنس ۸۰% برنامه انجام شده بود، در مورد فرانسه اورودیف روی کاغذ بود، در مورد آمریکایی ها هنوز روی کاغذ هم نیامده بود. اول انقلاب یک روندی بود که فکر می کردند قراردادهایی که قبل از انقلاب منعقد شده، مجموعه قراردادها خلاف مصالح مردم ایران است، بلکه یک رقابت بود برای اینکه بیشتر نشان دهند که دارای سرشت انقلابی هستند، وزارتخانه ها و ... سعی می کردند قراردادهای قبل از انقلاب را یک جانبه لغو کنند.
اول انقلاب یکی از تصمیمات قاطعی که گرفته شد این بود که به طور کلی در مورد تکنولوژی هسته ای، دولت ایران هیچ علاقه ای ندارد. در آن زمان مسئول سازمان انرژی اتمی ایران هم آقای فریدون سحابی بود.
من وقتی گفتم شما اشتباه کردید، چون شفاهاً لغو کردید، کتباً نکردید، چون فورس ماژور انقلاب بوده، چون هم برزیلی ها آن تاریخ آماده بودند سهممان را بخرند، هم عراقی ها هنوز حمله نکرده بودند به ما، گفتم شما می توانید قسطتان را بدهید که غرامت چیزی را پرداخت نکنید. گفتند نه؛ ما گفتیم شما عجله کردید، گفتند ما عجله هم نکردیم.
تصمیم بر این بود که اصلاً استفاده از سلاح های کشتارجمعی نباشد، یعنی بحث ارزش های انقلابی هم مطرح بود. تا اینکه در زمان جنگ مواجه شدیم با استفاده عراق از سلاح های شیمیایی و درست شورای امنیت سازمان ملل متحد با وجود اینکه نقض کنوانسیون های چهارگانه ژنو بود، نقض کنوانسیون ۱۹۲۵ منع استفاده از سلاح های شیمیایی و بیولوژی و غیره بود، قطعنامه ای صادر کرد و عراق را به دلیل استفاده از سلاح های شیمیایی که کشتار گسترده کردها و نظامیان و غیرنظامیان را در حلبچه و جاهای دیگر داشت، محکوم کرد و درست در بند زیر آن ایران را به دلیل استمرار جنگ با این اقدام عراق در یک سطح قرار داده بود؛ یعنی دولتی که اقدام به کشتا جمعی کرده بود و دولتی که خودش مقهور این سلاح شده بود در یک سطح قرار گرفتند. چون در آن تاریخ، شرق و غرب هر دو به نفع عراق موضع گیری کرده بودند.
این امر سبب شد که اواخر سال های جنگ، یک بازنگری شود نسبت به تکنولوژی هسته ای. در آن تاریخ تقریباً ما با آفریقای جنوبی و اسرائیل قطع مناسبات کرده بودیم. تنها کشوری که می توان اورانیوم خرید در آن زمان، آفریقای جنوبی بود. آقای رفسنجانی هم مسئولیت داشتند، گفتند اگر برای منافع ملی است چه مانعی دارد از آفریقای جنوبی ما اورانیوم تهیه کنیم.
در هر حال به دلایلی که در آن زمان برای زیمنس پیش آمد آلمان ها دوباره حاضر نشدند برگردند، یعنی زیمنس برگردد، مدتی با ژاپنی ها صحبت شد، آنها یک در باغ سبزی نشان دادند و عقب نشینی کردند، با چینی ها نشد و نهایتاً با شوروی که بعد روسیه شد ـ در مورد بوشهر؛ و این برنامه بود تا اینکه در ۱۹۰۲ یا ۱۹۰۳ فعالیت هایی را که فعالیت های عادی ای هم بود و خارج از ام.پی.تی هم نبود، ولی چون اطلاع نداده بودند به عنوان پنهان کاری مطرح شد.
مذاکراتی که با وزرای خارجه سه دولت فرانسه، انگلیس و آلمان، منتهی به بیانیه سعدآباد و قطعنامه پاریس شد که ایران دو فکتو قبول کرد که پروتکل را انجام بدهد، ب صورت عملی و بعد هم پروسه غنی کردن اورانیوم را به حالت تعلیق در بیاورد. آنها هم در مقابل امتیازاتی که برای ایران قائل شدند عضویت در سازمان تجارت جهانی و ... بود. آمریکاییها که شرکت نداشتند به هر دلیلی نظر مخالف دادند، سبب شد که قرارداد پاریس ضمانت اجرایی پیدا نکند و این مصادف بود با پایان کار آقای خاتمی.
دولت جدیدی که آمد یک استراتژی دیگری را اعلام داشت، استراتژی تهاجمی. بنابراین با نگرش جدیدی که آمد در شورای حکام، قطعنامه ای بسیار سنگین صادر شد. در زمان آقای خاتمی قطعنامه شورای حکام بر این اساس بود که ایران پروسه غنی کردن اورانیوم را باید به حال تعلیق در بیاورد تا اینکه مشخص شود قصد و نیتش صرفاً برای مقاصد صلح جویانه بوده است. مسئله به شورای امنیت منتقل شد که به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی تلقی شود. شورای امنیت یک بیانیه و مجموعاً شش قطعنامه تصویب یا صادر کرد که نه تنها ناظر بر تکنولوژی هسته ای بود، بلکه فراتر از آن تسری پیدا کرد به سیستم های موشکی، به خصوص موشک های پاتریک آی.بی.ام یا به اصطلاح موشک های کوتاه برد، میان برد و دوربرد که موشک های قاره پیما هم مینامند که قابلیت نصب کلاهک های هسته ای را دارند؛ و نه تنها سیستم موشکی بلکه سیستم دفاعی متعارف هم مشمول این تحریم ها قرار گرفت.
ولی در مصوبه قطعنامه شورای امنیت، مسئله موشک های بالستیک را هم به تکنولوژی هسته ای ملزم کردند و بعد هم برای کنترل و بازرسی نه تنها در فرودگاه ها و بنادر، بلکه در دریای آزادی هم بازرسی می تواند انجام شود؛ یعنی اگر سوءظن یا تردیدی داشتند، می توانند متوقف کنند و مورد بازرسی قرار دهند.
استراتژی سیاست ما باید تنش زدایی باشد، مشکلاتمان را حل کنیم و این امکانات بالقوه ای که داریم تبدیل به بالفعل کنیم. برای من هم غرور آفرین است وقتی که می گویم ما در عراق و سوریه، لبنان و یمن نفوذ داریم. به عنوان یک ایرانی یک لحظه برای من غرورآفرین است، یعنی مثل رژه ای که دارم با موزیک می روم، هر کس که آن لحظه می خواهد ملحق شود به آن صف، حالا کجا می رود مهم نیست، من هم به عنوان یک ایرانی از اینکه ترکیه و عربستان به صحیح یا غلط متهم می کنند که ایران بخواهد جایگاه برترش را حفظ بکند، همینجا اشاره کنیم درآمدهای نفتی اگر بیاید صرف کمک به سایر کشورها بشود یک لحظه از این گفتارها غرور در من ایجاد می شود، اما در تعاملات اجتماعی تمام کشورها به این نتیجه رسیده اند، ما مشکلات داریم، مسئله پراگماتیشن است که یکی از پیامدهای جهانیشدن است، مشکلات خفته، غرورهای بالقوه جامعه ماست. ما این مشکلات را داریم. باید در مقام حل صحیح مشکلاتمان باشیم.
احسان اسماعیلی:
تشکر می کنم آقای دکتر، استفاده کردیم. جناب دکتر طالقانی در تکمله سؤال قبلی که از آقای باوند داشتم بنده پاسخم را دریافت کردم که ایشان معتقدند که در بحث ماهیت حقوقی ترمینولوژی، عنصر تعیین کننده نیست و اینکه چه اسمی بر آن بگذاریم شاید در بحث تصویبش در مجلس تأثیرگذار نباشد. لذا می خواستم بحثمان را تخصصی تر و حقوقی تر کنیم و با توجه به اینکه در عرصه بین المللی کلمات هر کدام وزن خاص خودشان را دارند، مجلس هم پس از بحث توافق، در واقع منتظر این بود که این توافق را در آنجا به رأی بگذارد که ناگهان بحث قطعنامه پیش آمد. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
دکتر طالقانی (کارشناس مسائل حقوق بین الملل):
در اینکه ما در شرایط فعلی و مذاکراتی که انجام داده ایم، چقدر موفقیت به دست آورده ایم، دو نظریه مختلف وجود دارد.
یک نظریه این است که همان طور که جناب آقای دکتر فرمودند، بالاخره باید تعامل داشته باشیم با جهان و با مذاکرات بتوانیم مشکلات را حل کنیم و در این رابطه هم اقداماتی انجام گرفته که البته موفقیت هایی هم به دست آورده است. ان شاءالله یک به یک اشاره خواهیم کرد.
دیدگاه دوم این است که دشمن آنچه را که از طریق تهدید نظامی و تحریم و محاصره ما به دست نیاورده می خواهد از طریق مذاکره به دست بیاورد. هرکدام از این دو دیدگاه برای خودشان دلایلی دارند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
و اما آنچه که مسلم است و آقای دکتر فرمودند مذاکراتی صورت گرفت مخصوصاً در دو سال اخیر مذاکراتِ بسیار فشرده و سنگینی صورت گرفت، در نهایت یک پیش نویس توافقنامه تنظیم شد که الان در اختیار مجالس دو کشور هست که به اصطلاح نهایی شود؛ که آن ها ادعا میکنند که ما را از دسترسی به سلاح اتمی بازداشتند ما هم می گوییم موفقیت هایی به دست آوردیم؛ البته اینکه ما امتیازی به دست آورده ایم، امتیازی نیست، ما تنها توانستیم حق غنی سازی خودمان را اگرچه به صورت محدود بر آنها تحمیل کنیم.
دومین مسئله این بود که شش قطعنامه شورای امنیت علیه ما صادر کرده بود، اینکه آیا اینها قانونی بودند یا غیرقانونی، مشروع بودند یا غیر مشروع بودند را با هم بحث می کنیم ولی شش قطعنامه بسیار سنگین علیه ما به تصویب رسانده بودند که با قطعنامه هفتمی این قطعنامه ها را مشروط به اقدامات جمهوری اسلامی ایران به تأیید آژانس و کشورهای متقابل، این ها را موقتاً به حالت تعلیق درآوردند که این هم بهعنوان موفقیت دوم ما عنوان می شود.
اینها به خودی خود موفقیت هست تاکنون، ولی اینکه آیا این موفقیت ادامه پیدا کند و در نهایت هم موفقیت باشد یا ضرر مضاعف، این مسئله ای است که موردبحث است و طرف های مقابل هم که از نظر دیدگاه سیاسی در کشورمان دارند، این است که اینها نه تنها موفقیت نیست بلکه برای ما ضررهایی دارد از نظر حاکمیتی، از نظر تسلیم شدن در مقابل طرف مقابل و اینکه خود اینها ابزارهایی خواهد شد علیه ما به طور مضاعف، یعنی نه تنها ما چیزی در اینجا به دست نمی آوریم بلکه در آینده هم چیزهایی که داشتیم را از دست می دهیم، ضمن اینکه به اقدامات آنها مشروعیت هم می دهیم. آنها ابزارهای بیشتری را علیه ما به دست خواهند آورد برای اینکه به کارشان مشروعیت بدهند و علیه ما حتی اقدام نظامی انجام دهند.
در مورد بحث اینکه برجام در کلیت خودش یک دستاورد است یا نیست، اساساً بحث، بحث حقوقی است و ما نقاط ضعف و قوت حقوقی را سعی می کنیم باز کنیم. منتهی از همین منظر دو عیب و دو حسن در برجام قابل مشاهده است که عرض می کنم.
دو تا حسن بزرگی که برنامه جامع مشترک داشت به نظر بنده یکی همین خروج ایران از بحث توقف غنی سازی بود، چیزی که شش تا قطعنامه شورای امنیت، قطعنامه های شورای حکام و همین طور موافقتنامه های هسته ای سابق ایران بر آن تأکید می کردند. مدام می گفتند که ایران باید غنیسازی را تعلیق و متوقف کند. این اولین بار است که کشورهای غربی پذیرفتند که در خاک ایران ولو محدود غنی سازی شود. این یکی از موفقیت های برجام است.
دیگری مشروعیت زدایی از حمله نظامی است یعنی آن چیزی که انگیزه اصلی دولت آقای روحانی شاید برای شروع مذاکره بود. اینکه سابقه کارکرد شورای امنیت نشان می دهد که هر کشوری وارد فصل هفت شد منتج شد به اینکه یا تسلیم شود یا مورد حمله قرار بگیرد. عموماً این طور بوده است. بنابراین برجام حداقل این دو حسن را برای کشور ما داشته است: مشروعیت زدایی از حمله و غنی سازی در خاک ایران.
منتهی دو عیبی که می شود در برجام مشاهده کرد، وجود نگاه سیاسی و استراتژیک است؛ یکی این است که توافق هسته ای ایران با ۱ ۵ بستن پرونده هسته ای ایران محسوب می شود و شروعی برای تمرکز کشورهای غربی بر سایر موضوعات مورد نظرشان که مطمئناً بعد از هسته ای، بحث حقوق بشر و بحث حمایت ایران از نهضت های آزادی بخش و به تعبیر آنها تروریسم بین المللی مطرح خواهد شد. لذا عقب نشینی خاک ریز دیپلماتیک ایران در اینجا یک عیب می تواند باشد و یک اشکال می تواند محسوب شود. فرصتی می دهد که کشورهای غربی یک گام جلوتر بیایند. همان طور که در اظهاراتشان هم گفتند که بحث ما در خصوص ایران تمام نشده است و این آغاز کار ما با ایران است.
دومین اشکالی که در برجام دیده می شود نقض برخی از خطوط قرمزی است که رهبر معظم انقلاب در بیانات خودشان در شُرف اتمام مذاکرات اشاره کردند. در ادامه صحبت ها می توانم اینها را باز کنم که چه خطوط قرمزی نقض شده و رعایت نگردید؛ منتهی در مجموع معایب و محاسنی وجود دارد و با توجه به سال هم زبانی و همدلی دولت و ملت و همین طور توصیه های رهبر و وضعیت اقتصادی کشور، شاید نتیجه نهایی که بخواهم عرض کنم این است که اگر مجلس برجام را تصویب کرد، این یک برجام خوبی خواهد بود و اگر تصویب نکرد، ما هم باید با دولت و ملت هم زبانی و همراهی را داشته باشیم. منتهی تا آن زمان این جلسات می تواند به سیاست مداران برای تدوین قطعی کمک کند.
به طور کلی در عرصه حقوق بین الملل، آنچه که بین کشورها توافق می شود اگر قول و قرار اولیه باشد می شود موافقت نامه و اگر تعهداتی را قبول کنند که انجام بدهند یعنی در قبال یکدیگر متعهد شوند، این می شود توافقنامه بین المللی؛ اسمش را توافقنامه بگذاریم، ان.پی.تی بگذاریم، معاهده بگذاریم، هر چه بگذاریم، اسم خیلی مشکلی را حل نمیکند، آنچه که مسلم است در توافقات بین المللی دولت ها یکسری توافقات را می پذیرند و یکسری امتیازات را می گیرند.
و اما اینکه این توافق هسته ای چه نوع توافقی است؟ اول اینکه هنوز امضا نشده، یعنی یک چیز عجیب و غریبی است که از یک طرف هنوز این توافقنامه روی کاغذ است، هنوز تقدیم دولت ها هم نشده و از یک طرف بر اساس همین توافق امضا نشده یک قطعنامه شورای امنیت صادر گردیده است؛ که در آن قطعنامه بر اساس همین توافق امضا نشده و هنوز اجرایی نشده، آمدند به طور موقت هر چه قطعنامه قبلی را موقتاً منتفی اعلام کردند و یکسری تعهدات دیگر هم گرفتند.
در این که واقعاً این یک معاهده و قرارداد است، عرض کردم تمامی توافقات بین کشورها بالفطره به عنوان توافق بین دو کشور محسوب می شود. در دهه ۱۹۷۰ تنها قراردادهای بازرگانی و تجاری را با توجه به اینکه اکثراً کشورهای غربی طرفِ قراردادهای دولت های دیگر، شرکت های خصوصی بودند و دولت های غربی خودشان کمتر وارد این قراردادها می شدند، آمدند اینها را گفتند مستثناء است، گفتند قراردادهای حقوقی بین دولت و شرکت های دیگر و حتی دولت های دیگر، این معاهده نیست و مصونیت ایجاد نمی کند. بر همین اساس خیلی راحت اجازه دادند که در داوری ها علیه دولت ها تصمیم گیری شود و حتی در موردی مثل اس ۳۰۰ که بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت روسیه بود، به داوری رفت و بعداً هم در داوری مطرح بود. چرا؟ برای اینکه حالت تجاری داشت اگرچه سلاح نظامی در آن بود.
بنابراین آنچه که بین دولت ها توافق می شود، توافقات بین دولتی است و نمی شود نامی غیر از این بر آن گذاشت. در اینکه وضعیت این قطعنامه با این توافق چگونه می شود، همان طور که عرض کردم از یک طرف یک سازمان مهم بین المللی از توافقی که بین کشورها هنوز امضا نشده و تصویب نشده که بر اساس قانون معاهدات بین المللی باید سیر مراحل تصویب را در کشورها بگذراند، آمده به عنوان پیوست قطعنامه منتشر و تصویب کرده، به عنوان پیوند خودش قرار داده است. از یک طرف هم اصلاً خود قطعنامه بر اساس برجام به تصویب رسید، یعنی برجامی که هنوز خودش تصویب نشده، باعث شده یک قطعنامه مهم بین المللی، برود به تصویب برسد. از این نظر که چیز خاصی اتفاق نیفتاده به این شکل، کشورها بیایند یک توافق اولیه بکنند به این شکل که یک قراردادی را امضا کنند، قبل از اینکه امضا کنند یک شرطی در آن بگذارند، این شرط برود یک سازمان بین المللی جهانی تصویب کند و انجام دهد و به اصطلاح، تازه همان هم خودش را مشروط کند به یکسری اقداماتی که در برجام وجود دارد و باید صورت بگیرد که اگر آن کارها انجام نگیرد با اعلان یک کشور بخواهد معلق شود و از بین برود، نه کنوانسیون هست، نه معاهده است و نه قرارداد است، چون هنوز برجام تصویب نشده، ممکن هم هست تصویب نشود؛ یعنی ممکن است مجلس شورای اسلامی اجازه تصویبش را ندهد و کنگره آمریکا هم اجازه ندهد و طوری در آنجا پیش برویم که از نظر حقوقی انجام نشود و این مسئله ملغی شود.
احسان اسماعیلی:
ممنونم آقای دکتر. آقای دکتر ضیایی، مشخصاً یکی از دغدغه های دیگر که ما در زمینه معاهده بودن یا نبودن داریم، شاید این است که این اجرایی خواهد شد یا نه؟ یکی از این دغدغه هایمان بخش تصویب مجلس است، مسئله دیگر اینکه ما بحث دوگانه بودن یا چندگانه بودنش را مطرح کنیم که این دوجانبه است یا چندجانبه و این سؤال بسیار مهم که در واقع در محافل حقوقی و حتی جلسات غیرحقوقی وجود دارد، گویا بحث حق شرط و اعلامیه تفسیری نداشتن بر این سند، به عنوان یک پیش فرض تلقی شده، یعنی خود آقای عراقچی و آقای ظریف هم بطور صریح گفتند برجام باید به طور کلی پذیرفته شود یا باید به طور کلی رد شود. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
دکتر یاسر ضیایی (عضو هیئت علمی دانشگاه قم):
قبل از هر چیز در مورد بحث ماهیت حقوقی برجام یک اشتباهی که بعضاً پیش می آید مسئله تصویب برجام از سوی مجلس است که به اینکه این معاهده هست یا نه بر نمی گردد بلکه به اینکه این معاهده تشریفاتی هست یا نه بر می گردد. لذا قبل از اینکه بخواهیم وارد بحث مجلس شویم باید ببینیم که برجام یک معاهده است یا نه. خوب ما در عرصه بین المللی یک بیانیه داریم مثل بیانیه مطبوعاتی لوزان، یا بیانیه های رئیس به شورای امنیت و غیره که اینها بار سیاسی دارند؛ یک موافقت نامه های نزاکتی داریم که یک سطح بالاتر هستند که اینها تعهدات سیاسی دارند و بعد از آن معاهده است.
دلایل موافقین و مخالفین معاهده، معاهده بودن و نبودن برجام مشخص است، به چند نکته مهم من اشاره می کنم، دقت بفرمایید.
کسانی که معتقدند یک موافقنامه نزاکتی است همان طور که دولت از این نظر حمایت می کند و احیاناً حمایت دولت و هیئت دولت از این نظر هم به خاطر همین است که وارد مجلس نشود. یکی بحث تفسیر ذهنی و اراده گرایی است که ما بگوییم که اراده طرف ها بر این نبوده، همان طور که بارها این را در زمانی که موافقتنامه ژنو، بعداً لوزان و بعد بیانیه وین را منعقد می کردند، هیچ وقت به معاهده بودن اذعان نکردند. بند ۱۱ قطعنامه که می گوید این برجام در رویه سازی حقوق بین الملل تأثیری ندارد، این بند مهمی است که آقای ظریف به نکات این بند اشاره کردند ـ بعد توضیح می دهم ـ و یکی هم بحث حقوق ملی است که در جای جای برجام به آن اشاره شده و دیگری نیز اقدامات داوطلبانه که در سه بند از برجام به آن اشاره شده صحبت از تعهدات داوطلبانه و اقدامات داوطلبانه شده و یکی هم فقدان امضا که جناب آقای دکتر طالقانی اشاره کردند.
اما دلایلی که بخواهیم برای معاهده بودن برجام مطرح کنیم یکی این است که بند ۶ برجام اولاً به اصول منشور ملل متحد اشاره می کند و بیان می دارد که برجام در چارچوب اصول منشور است و نشان می دهد که اصول حاکم بر آن، حداقل برخی از حقوق بین الملل است. اصطلاحات قاطع در آن استفاده شده مثل اقدامات داوطلبانه ای که در سه بند از برجام آمده فقط مربوط به همان بخش ها آمده نه در همه بخش ها.
حقوق ملی هم در بحث قانونگذاری مطرح شده و در مورد امضا باید توجه کنیم که امضای برجام در روز توافق احتمالاً قرار است صورت بگیرد، چون الآن در دوره نهایی سازی برجام هستیم و ۹۰ روز بعد از این دوره قرار است وارد دوره توافق شویم که در زمان پذیرش هست که امضا موضوعیت پیدا می کند و تصویب مجلس حتی بعد از آن هم امکانپذیر است.
نکته مهمی که همین جا عرض کنم این است که باز کمتر مورد توجه بوده و ندیدم موردتوجه باشد، یک تصویب مجلس و کنگره، فقط در این بازه زمانی موضوعیت ندارد، اگر به مرحله توافق برسد برجام بدون ورود مجلس و کنگره، اینها تا روز اجرای معاهده فرصت خواهند داشت. روز توافق ۹۰ روز دیگر است ـ حالا حدود ۶۰ روز دیگر ـ و بعد از آن تا روز اجرا، کنگره و مجلس هنوز فرصت دارند، همان طور که در رویه معاهدات وجود دارد که بعد از امضا و توافق است که اصولاً مجلس ورود می کند. لذا صلاحیت مجلس تنها به این دوره محدود نمی شود.
در مورد تشریفاتی بودن و نبودن برجام هم خدمت شما عرض کنم که دلایل متعدد وجود دارد که تشریفاتی است، مطمئناً حضار محترم در این خصوص اطلاعات کافی دارند، من هم دیگر وارد آیین نامه هیئت وزیران و تفاسیر شورای نگهبان نمی شوم، موافقت نامه نزاکتی و بیانیه ها و تفاهم نامه ها را استثنا می کند.
اما در مورد اینکه مجلس بالاخره باید تصویب کند یا نه کار خودمان را می توانیم راحت کنیم، ما یک قانون داریم در مجلس که قبل از این توافق نامه تصویب شد؛ قانون حفاظت از دستاوردهای هسته ای و حقوق هسته ای ملت ایران که تصویب شد، اینجا می بینیم که برجام با یکی یا دو تا از این مواد قانونی در تعارض است، نقض کرده یکی دو تا بند این قانون را، کجایش؟ مثلاً جایی که در این قانون می گوید که هیچ محدودیتی برای تحقیق و توسعه نباید پذیرفته شود که در برجام پذیرفته شده است. اگر قرار است یک برجامی برای دولت معتبر باشد، نیاز به یک قانونی دارد که این قانون قبلی مجلس را نقض بکند و این قانون مطمئناً همان قانون مصوبه مجلس خواهد بود، بدون مصوبه مجلس برجام محل اشکال خواهد بود.
احسان اسماعیلی:
ممنون از شما. از شرکت کنندگان محترم اگر سئوالی هست، بفرمایید.
پرسش:
من دو سؤال دارم از آقای دکتر ضیایی. یک اینکه تمام معاهدات در مجموعه اسناد سازمان ملل متحد چاپ می شود و قرار نیست برجام چاپ شود، آیا این یکی از دلایل نمی تواند باشد که این یک معاهده نیست؟ و سؤال دوم این است که در مکانیسم حل و فصل اختلافات از آنجایی که خود کسانی که شاکی هستند، قاضی هم هستند در اینجا، آیا این به ضرر ایران نیست؟
دکتر سید یاسر ضیایی:
در مورد ثبت در سازمان ملل متحد، اینکه قرار است ثبت شود یا نه اولاً بعد از توافق معلوم می شود، ما الان در دوره نهایی شدن برجام هستیم و تا روز توافق یکی دو ماه فاصله مانده که آنجا احتمالاً امضا می شود و ممکن است به سازمان ملل متحد هم ارائه شود، حتی اگر ارائه هم نشود می دانید ثبت شدن یا نشدن در سازمان ملل از ویژگی های ذاتی معاهده بودن و نبودن نیست، در صورت ثبت نشدن در سازمان ملل متحد، طرفین نمی توانند در برابر سازمان به آن استناد نمایند.
در مورد سؤال دوم مربوط به نشست چهارم سلسله نشست هایی هست که برگزار خواهد شد، ولی اجمالاً بله یکی از انتقاداتی که وجود دارد همین مکانیسم ماشه است که شورای امنیت آخرین رکنی است که تصمیم گیری می کند در مورد اعلان دادن یا ندادن برجام و این را ظاهراً می گویند که خیلی تلاش کردیم که نباشد در برجام ولی خوب موفق نشدند در این رابطه؛ اما این را می شود به آن نشست چهارم واگذار کرد.
احسان اسماعیلی:
برجام به عنوان ضمیمه قطعنامه۲۲۳۱ ثبت شد علی رغم اینکه هنوز تصویب نشده است.
پرسش:
برای اینکه سؤالم را مطرح کنم یک مقدمه عرض کنم. یک جمع بندی از صحبت های آقای دکتر باوند داشتم مبنی بر این بود که چند وقت پیش یک مقاله ای از ایشان خواندم در یکی از روزنامه ها، اینکه دولت قبلی الزامی که کرد و یک چرخشی داد به سمت شرق و روسیه، نظر ایشان این هست که همواره روسیه به عنوان یک شریک غیر مطمئن هست و همواره این را گفتند و می خواستم این را تأکید کنم.
در فحوایی که به عنوان دانشجوی ایشان متوجه شدم در واقع به نوعی این مثل را می شود استنباط کرد که به نوعی کدخدا را ببین و ده را بچاپ، یعنی اگر یکسری مسائل را ما بتوانیم حل کنیم، راحت تر می توانیم صحبت کنیم، یا اینکه به قولی مثل اینکه شما در جمعی هستید که آن جمع همه پرتغالی هستند، علی القاعده شما اگر شما بخواهید فارسی صحبت کنید هیچ کس صحبت شما را متوجه نمی شود. در واقع اگر ما بخواهیم در جامعه جهانی صحبت کنیم، در جریان باید باشیم که بسیاری از صحبت هایی که مقامات سیاسی ما می گویند همه بار حقوقی دارد و باید در جامعه جهانی بر اساس قواعد حقوق بینالملل صحبت کنیم.
نکته دوم اینکه جناب آقای طالقانی دو نظریه را مطرح کردند نظریه اول که بیان می کند تعامل با جهان و دستیابی به تعاملات، و نظریه دوم اینکه آنچه که به دست می آوریم موفقیت نیست، نظریه خودتان را بیان نکردید، من در مورد این سؤال داشتم. بعد یکسری مسائلی که شما بیان می کردید در مورد آن هم طرح اشکال داشتم که فکر می کنم که وقت مقتضی است.
دکتر سید یاسر ضیایی:
من باز تأکید می کنم مصوبه مجلس صرف نظر از تشریفاتی دانستن و ندانستن معاهده، لازم است به خاطر اینکه همانطور که می دانید قبل از این چهار قانون تصویب شده در مجلس از زمان آقای احمدی نژاد به بعد وجود دارد که این برجام مطابق با آن قوانین نیست و لذا اعتبار برجام از لحاظ قانونی در قانون اساسی ایران مستلزم مصوبه مجلس است.