نام کتاب: انسان، جنگ، الگوریتم؛ در جستجوی پاسخ های حقوق بین الملل بشردوستانه

نویسنده: شیرین پیریائی

ناشر: بنیاد حقوقی میزان

نوبت / سال چاپ: چاپ اول / ۱۴۰۲

قیمت: ۲۶۰,۰۰۰ تومان

 

 

مقدمۀ نویسنده

برآن بودیم که برآمد این دفتر را با سخن از یک همه چیزدان شهیر و دیرینه ایرانی آغاز کنیم. فارغ از او اما مفهوم همه چیزدانی، یعنی سیطره بر منطق، ریاضیات، طب، نجوم وکیمیا از یک سوی و فلسفه، ادب، شعر، موسیقی و هنر از سوی دیگر، خود برای دقایقی عنان از ذهن ما ربود. جدای از جدال میان حس رشک و تحسین نسبت به این پیشینیان همه چیزدانمان، به نظر می آید امروزه دیگر دامنه علوم متفاوت به اندازه ای گسترش یافته که در عمل همه چیزدانی را برای ما انسان ها غیرممکن ساخته است. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که ما تنها با برهم زدن پلکی هزاران گام از کاروان علوم جا می مانیم و این لحظه لحظه برجای ماندن ها در واقع، جلوۀ نوینی از جبر جهان فعلی ما، در این عصر دانش و فن آوری است.

وقتی صحبت از جبر جهان می شود، شاید تفسیرهای بسیار گوناگونی از آن در ذهن آدمی نقش ببندد، ولی آنچه در نظر ماست، جبر تکامل است و تعالی علم. تنها با نیم نگاهی به اطراف خود خواهیم فهمید که امروزه دیگر جهان از آنِ این علوم نامتناهی است و بشر همچون بیگانه ای در این عالم نوین، مجبور به هم گام شدن با مرکب بی وقفه رونده علم است. علمی که هر ثانیه و بی نیاز از مداخلۀ انسان ها در حال ارتقا و توسعۀ خود است و این همان نقطه تمرکز بحث ما خواهد بود. البته که هدف از این سخنان نکوهش پیشرفت برق آسای علوم بشری نیست و نمی توان منکر دین عظیمی شد که همین علم و به عبارتی، فن آوری بر ذمۀ ما انسان ها دارد. از گذران زندگی روزمره و فراهم ساختن سرگرمی ها گرفته تا نجات هر روزۀ جان هزاران نفر، انسانها به علم و فن آوری وابسته و مدیونند.

گرچه ادعا شد که با برهم آمدن هر پلکی از ما، علوم متفاوت هزاران گام به جلو می شتابند، ولی این جهش های لحظه ای و بی وقفه همواره و در هر زمینه ای در نظر ما محسوس نیستند. برای مثال، بیش از یک قرن از پرواز نخستین هواپیمای مسافربری جهان می گذرد و با وجود این که پیشرفت صنعت هوانوردی در این صد سال مسلم است ولی ما همچنان برای رفتن از نقطه ای به نقطه دیگرِ جهان از هواپیماهای مسافربری استفاده می کنیم و نه یک دروازه تله پورت یا دورنورد. افزون بر این، پیشرفت دسته ای از علوم و تکنولوژی های گوناگون، در عمل اثر مستقیمی در زندگی ما ندارد، اگرچه ممکن است این فن آوری ها گاه در نظر ما بسیار جالب توجه نیز بیایند. برای نمونه، رواج سفرهای توریستی به فضا - که به یقین آرزوی کودکی بسیاری از ما انسان ها بوده است - و یا نخستین تصویربرداری از یک سیاه چاله یا دیده شدن نور در پشت آن که اخیراً به دست دانشمندان صورت پذیرفته، در کمال جذابیت احتمالاً هیچ تأثیری در زندگی روزمرۀ هیچ یک از ما نداشته است. ولی دستۀ دیگری از علوم و فن آوری های جدید نیز وجود دارند که اگرچه تأثیر مستقیم و به سزایی در کیفیت زندگی همۀ ما می گذارند، ولی به طور معمول، نشانی از آنها در مقابل چشم ما نیست و در واقع، ما توجه و شناختی نسبت به آنها نداریم. برای نمونه، امروزه به جز پنل های خورشیدی و توربین های بادی صدها و بلکه هزاران ابزار و روش و فن آوری مدرن دیگر برای کنترل گرمایش زمین مورد استفاده قرار می گیرد، ولی همۀ آنها به اندازه این دو مورد برای ما نام آشنا نیستند. به هر روی، واضح است که هر گام رو به جلویی در علم قابل ستایش و در حیطۀ خود بسیار تأثیرگذار است.

در این میان، آنچه برای ما مهم است و به آن خواهیم پرداخت، فن آوری و دانشی است که حضور و تأثیر آن گاه بسیار نزدیک، آشکار و محسوس و گاه بسیار غریب و دور از نظر و انتظار ماست. مفهومی که از آن سخن می گوییم، دانش هوش مصنوعی است، یعنی پدیده ای که نام آن امروزه بیش از هر حوزه علمی دیگری به گوش می رسد و تقریباً هر روز می توان خبرهایی جدید دربارۀ آن شنید. علمی که گاه می توان سهل و صریح فهمید و گاه شرح آن حتی برای متخصصانش هم پیچیده و دشوار است. در یک تعریف ساده، می توان گفت هوش مصنوعی علم مطالعۀ سیستم هایی است که به گونه ای رفتار می کنند که از نگاه هر بیننده ای هوشمند به نظر می رسند.

ایدۀ هوشمند به نظر رسیدن ماشین ها، نخستین بار در سال ۱۹۵۰ میلادی توسط آلن تورینگ - یکی از بزرگترین شخصیت های تاریخ هوش مصنوعی که گاه خالق و پدر آن نیز خوانده می شود - در مقاله ای با عنوان «دستگا ه های محاسبه گر و هوش» مطرح شد. تورینگ مقالۀ خود را چنین آغاز کرد که «من پیشنهاد می کنم، این پرسش که آیا ماشین ها می توانند فکر کنند را در نظر بگیرید». وی که متوجه دشواری تعریف مستقیم هوش و ماشین هوشمند بود، در مقالۀ خود به ارائه آزمونی برای تشخیص یک ماشین هوشمند پرداخت. اما در واقع در سال ۱۹۵۶ میلادی بود که واژۀ «هوش مصنوعی» برای نخستین بار و توسط جان مک کارتی،  دانشمند امریکایی علوم رایانه و برندۀ جایزه تورینگ - که به نوعی جایزۀ نوبل در زمینۀ علوم کامپیوتر به شمار می آید - در کنفرانسی علمی مطرح شد. پس از آن و رفته رفته مطالعه در این زمینه تا جایی ادامه و گسترش یافت که امروزه دیگر، در دنیای کنونی یافتن مثالی که هوش مصنوعی در آن رخنه نکرده باشد غیرممکن به نظر می رسد.

شرح تنها گوشه ای از تاریخ پیدایش هوش مصنوعی سخن را بسیار به درازا خواهد کشانید، اما کمی دقیق تر اگر بگوییم، اساس هوش مصنوعی و یا به تعبیر دیگر، آنچه که به ماشین ها توانایی بروز رفتار هوشمندانه را می دهد، قرن ها پیش از تورینگ و مک کارتی یعنی زمانی پدید آمد که خوارزمی - همان همه چیزدان شهیر ایرانی که در ابتدای سخن بدان اشاره کردیم- به کشف الگویی برای حل مسائل محاسباتی روزمره مردم از داد و ستد گرفته تا تقسیم اموال و ارث و وصیت پرداخت. در حقیقت، خوارزمی با ابداع این الگوها تنها در پی رفع بخش کوچکی از مشکل های منحصراً محاسباتی مردم بود که با تألیف کتاب های متعددی در حوزۀ ریاضیات پایه، از جمله کتاب «جبر و مقابله» به این هدف خود رسید. اما احتمالاً او در آن زمان چنین نمی پنداشت که روزی تمام امور بشر حتی مرگ و زندگی اش هم در گرو همین الگوها که بعدها الگوریتم ها نامیده شدند، قرار خواهد گرفت.

در یک تعریف ساده و کوتاه، الگوریتم به معنای هر فرآیند محاسباتی سیستماتیکی است که به صورت خودکار انجام بپذیرد. به مرور و با ترجمۀ آثار خوارزمی به سایر زبان ها و پیروی دانشمندان دیگر از روش او، الگوریتم ها به جایگاه فعلی خود ارتقا یافتند و گویا از همان زمان بنیان جبر بهره گیری از الگوریتم ها برای حل مسائل جهان هم بنا نهاده شد و به راستی که این جبر مقاومت ناپذیر به نظر می رسد. اما جایگاه فعلی الگوریتم ها کجاست؟

همان گونه که گفتیم، هوش مصنوعی و کاربردهای آن گاه بسیار به ما نزدیک و اثرگذار بر جنبه های متفاوت زندگیمان است و گاه در نقطه ای بسیار دور و فراتر از تصور و توجه ما رخ می نمایاند. مهندسی، پزشکی، نجوم، علوم پایه، علوم طبیعی، علوم انسانی، علوم اجتماعی، هنر، ورزش، مُد، بانکداری و مبادلات مالی، ارتباطات، تبلیغات، خرید و فروش، رفاه، سرگرمی، آموزش، حمل و نقل، دفاع، امنیت، سیاست، حقوق و هر آنچه که به ذهن ما خطور کند امروزه می تواند به نوعی بهرهمند از این فن آوری باشد. به عبارتی، هوش مصنوعی می تواند به راحتی، در مجاورت هر نامی از سایر علوم و تکنولوژی های نوین گرفته تا هر مفهوم دیگری، همچون یک همه چیزدان واقعی جایی برای خود بگشاید. آنچه درصدد گفتن اش هستیم، تفاوت آشکار هوش مصنوعی با سایر علوم و فن آوری ها، در حضور و تأثیرگذاری مستقیم در زندگی ما انسان هاست.

به عنوان یک غیرمتخصص، احتمالاً نخستین تصوری که از حضور هوش مصنوعی و الگوریتم ها در زندگیمان خواهیم داشت، تجسم ربات های انسان نمایی است که رویای همزیستی با آنها از گذشته تا به حال در میان ما آدمیان وجود داشته و با نگاهی به صدها فیلم علمی - تخیلیِ ساخته شده در این زمینه می توان فهمید که این رویا در تخیل بشر تا چه حد پرورانده شده است. اگرچه امروزه این سناریوها دیگر یک رویا نبوده و همه روزه در جهان ربات های جدیدی با قابلیت های متفاوتی متولد می شوند، اما وقتی از حضور و اثرگذاری هوش مصنوعی و مشخصاً الگوریتم ها بر جنبه های گوناگون زندگی بشر سخن می گوییم به چیزی بسیار فراتر از این ربات های انسان نما اشاره داریم.

موجودی نامرئی را در نظر بگیرید که مدتی است با خشنودی و رضایت خودتان وارد زندگی شما شده و پیوسته در حال نظاره و رصد اعمال، رفتار، گفتار، رفت و آمدها، تصمیم ها و واکنش های شماست. او در مدت کوتاهی به قدری از شما شناخت پیدا کرده است که می تواند ذهنتان را بخواند و رفتار شما را پیش بینی کند و یا گاه حتی به سادگی شما را متقاعد به انجام کاری کند. این تصور در نگاه نخست ممکن است کمی مبالغه آمیز، ترسناک و غیرقابل پذیرش باشد، ولی کافی است تلفن هوشمند خود را دست بگیرید و به تاریخچه جستجوها، برنامه مسیریابی، خریدهای اینترنتی، وبگردی های طولانی مدت خود در سایت های خبری، اینستاگرام، یوتیوب و ... نگاهی بیندازید. احتمالاً تنها درصد کمی از این تاریخچه ها با اراده روشن و نیاز مستقیم خودتان همراه بوده اند و بیشتر آنها پیشنهادهایی متناوب بوده که در کسری از ثانیه شما را به دیدن فیلمی در یوتیوب، خواندن یک مقاله، خرید یک محصول غیرضروری، رفتن یا نرفتن از یک مسیر خاص و ... متقاعد کرده اند.

در حقیقت، باید گفت که هوش مصنوعی توانسته در مدت بسیار کوتاهی راه خود را از مراکز تحقیقاتی و آزمایشگاه ها و صفحات مقاله های علمی به سمت زندگی حقیقی و روزمره و خانه های ما بگشاید و از همه جهت با آن آمیخته گردد. اگرچه همراه با ظهور این گونه تکنولوژی های جدید همواره نگرانی های بسیاری هم در خصوص امنیت و اعتمادپذیری آنها مطرح می شود، اما طبیعتاً انتخاب مسیری با ترافیک کمتر، خرید محصولی تخفیف خورده، خواندن مقاله ها یا دیدن ویدئو و تصویرهایی در حوزه های موردعلاقه مان و غیره، بر خلاف آنچه که در نگاه نخست به نظر می رسید، اقدام های صورت گرفته در اثر عداوت یک موجود مرموز نامرئی و قدرت طلب نیستند، بلکه تقریباً در تمامی این موارد ما از تصمیمی که در نتیجۀ این پیشنهادها گرفته ایم، خرسندیم. اما باید دانست که این همیشه ما نیستیم که در رأس تصمیم گیری قرار داریم. در واقع، امروزه در حوزه های متنوع بی شماری، بسیاری از تصمیم ها، دیگر توسط انسان ها گرفته نمی شود و هوش مصنوعی خود عهده دار این مهم گردیده است و برای ما و دنیایمان تصمیم می گیرد که باید گفت روزی سرنوشت، و حتی مرگ و زندگیمان، بسته به این دسته تصمیم ها خواهد بود.

بنابراین، روشن است که آمیختگی و در هم تنیدگی هوش مصنوعی با بسیاری از جنبه های حیات بشر دیگر اتفاقی به وقوع پیوسته است و زندگی ما تحت تأثیر این دسته تصمیم ها است و حال تنها اشتباهی کوچک برای خطا گشتن نتیجه عملکرد یک الگوریتم، یعنی خطا بودن همان تصمیمی که برایمان گرفته می شود کافیست. فردی از استخدام در شغلی رد می شود، خانواده ای از دریافت وام برای خرید یک ماشین جدید یا خانه محروم می گردد، اسم کسی در لیست پرواز ممنوع قرار می گیرد و هیچ یک از این افراد نمی دانند که این اتفاق ها چرا و چگونه افتاده، جز آن که این تصمیم به صورت خودکار و توسط یک نرم افزار یا الگوریتم گرفته شده است. در تمامی این موارد، نگرانی معمول این است که الگوریتم و یا نرم افزارِ پشت این تصمیم گیری و روند، دچار اشتباه شده باشد و حال این مسأله که افزارهای فاقد مسئولیت، صحنۀ اصلی را در دست گرفته و همان طورکه گفتیم، امروزه در حوزه های حساسی برای ما، دربارۀ ما و یا همراه با ما اقدام به تصمیم گیری می کنند، موضوع اساسی بحث است.

از سوی دیگر، عامل های بی شمار و عموماً خارج از اراده ای چون باگ های نرم افزاری، بروز ایرادهای سخت افزاری، هک و حمله های سایبری و غیره، نیز همه به همین ترس بزرگ، یعنی ترس از اشتباه شدن انتخاب و تصمیمی که یک الگوریتم بدون هیچ دخالت انسانی می گیرد دامن می زنند، خواه این تصمیم نجات جان یک انسان باشد و یا کشتن هزاران انسان بی گناه. شخصی را در نظر بگیرید که در حال عبور از عرض خیابان و از مقابل یک اتومبیل خودران است. اگر اتومبیل یادشده نتواند اطلاعات لازم را به درستی از محیط دریافت کند و یا در پردازش آنها دچار اشتباه شود، برای مثال، در میزان فاصلۀ خودرو با فرد یا میزان دقیق کاهش سرعت لازم برای توقف، خطا کند و یا خیلی ساده تر حتی اگر دچار یک نقص ساده سخت افزاری شده و نتواند به موقع متوقف شود، احتمالاً واقعه ای که یکبار رخ داده بار دیگر تکرار خواهد شد و عابر پیادۀ دیگری نیز توسط این ماشین های خودران کشته خواهد شد. همین موقعیت را این بار در یک هواپیمای مسافربری هوشمند بدون خلبان در نظر بگیرید و یا روی تخت اتاق عمل و زیر دستان یک ربات مستقل و تمام اتومات و یا خیلی بدتر از همه این ها، در میدان جنگ و میان انبوهی از جنگ افزارهای هوشمند خودمختار و یا به اصطلاح ربات های قاتل که تنها از یک فرمانده دستور می گیرند: الگوریتم!

آنچه اخیراً در همین رابطه به وفور در عرصۀ بین المللی می بینیم، حمله های کورکورانۀ پهپادی توسط کشورهای صاحب این فن آوری است. عملیات سادۀ هوایی که توسط یک پرندۀ هوشمند بی سرنشین صورت می گیرد و به طور معمول به دلیل مزیت های گسترده ای که نسبت به جنگ رودررو دارد، نخستین گزینۀ فرماندهان نظامی به شمار می رود. این حمله های متناوب که تقریباً همه روزه از هر نقطۀ جهان خبرهای جدیدی در خصوص آنها به گوش می رسد، در واقع، زنگ خطر و تلنگری هستند تا بپذیریم شیوۀ نوینی از جنگ پای به عرصه وجود گذاشته و جنگجویان آن، بدون هیچ مهاری، در حال گسترش و خونریزی هستند. البته حمله های پهپادی تنها قسمتی کوچک از این دنیای بزرگ نوپدید و یا بهتر بگوییم، ناشناخته، است و احتمال این که تا چند سال دیگر تیتر خبرها از «حمله های پهپادی» به «حمله های ارتش ربات ها» تغییر کند، بسیار زیاد است.

همان گونه که پیشتر گفتیم، نگرانی ما در خصوص تصمیمی است که توسط یک الگوریتم گرفته می شود و به نظر می رسد که امروزه دیگر هیچ پهنه ای از امور این جهان مصون از اثر این قبیل تصمیم ها نمانده است و البته که میدان جنگ نیز از این دایره مستثنی نیست و موقعیت بسیار حساس تری هم دارد. تصمیم های فاقد کنترل انسانی جنگ افزارهای هوشمند در میدان های نبرد، ممکن است نقض کنندۀ بسیاری از تعهدهای مهم بین المللی همچون اصل تفکیک، تناسب و احتیاط گردد و در نتیجه، آسیب هایی غیرقابل جبران برجای بگذارد. بنابراین، یک ربات سرباز یا یک جنگ افزار خودمختار که هیچ کنترل انسانی بر عملکرد آن دخیل نیست باید بتواند قوانین حقوق بشردوستانه را رعایت کند، باید بداند فرق بین فرد نظامی و غیرنظامی چیست، باید بتواند وجود نقش مستقیم و مؤثر در مخاصمه را تشخیص دهد، علائم و پرچم های افراد و مواضع مورد حمایت را شناسایی کند، فریاد تسلیم دشمن را تشخیص داده و حمله را به موقع متوقف کند، باید بداند حملۀ کورکورانه یعنی چه، مزیت نظامی چیست، اصل تناسب چه می گوید، رعایت اصل احتیاط چگونه است، درد چیست و مرگ درد آور کدام است و هزاران هزار باید دیگر. اما چگونه چنین امری ممکن است؟

پاسخ به این پرسش کلیدی، مقصودی است که محتوای کتاب حاضر بر آن استوار است. به این ترتیب، در این کتاب می کوشیم به بررسی وضعیت حقوقی استفاده از این جنگ افزارها از منظر حقوق بین الملل بشردوستانه بپردازیم. در اهمیت و ضرورت بررسی این مسأله باید گفت، چنان که اشاره کردیم، مدت هاست که این ابزار و روش های نوین جنگاوری در حال قربانی گرفتن بوده و در عمل توسط کشورها به کار گرفته می شوند. از سوی دیگر، سرعت ساخت، توسعه و استفاده از این جنگ افزارها نیز امروزه به صورت نگران کننده و غیرقابل کنترل، بالا است و با نگاهی به نمایشگاه های بین المللی تجهیزات نظامی می توان تمایل روزافزون کشورها برای خریداری این جنگ افزارها و رقابت شدید زنجیره ای از صدها شرکت طراح و تولیدکننده را برای باقی ماندن در این تجارت دید. البته جدای از این صحنۀ جهانی واضح است که جنبۀ داخلی این مسأله نیز برای ما کم اهمیت نیست و باید گفت که نام ایران بارها در خبرهای مربوط به این جنگ افزارها شنیده می شود. سرنگون کردن پهپادهای امریکایی در خلیج فارس، عملیات ترور دکتر محسن فخری زاده با استفاده از جنگ افزار هوشمند و در نهایت، حملۀ اخیر پهپادی اسرائیل به پایگاه نظامی ایران در کرمانشاه، همه از مهم ترین مواردی هستند که رد پای این جنگ افزارها در ایران را نمایان ساخته است و ضرورت انجام پژوهش های هر چه بیشتر و دقیق تر را دربارۀ جنبه های گوناگون این جنگ افزارها به ما گوشزد می کنند.

بر همین اساس بود که نخست، با ارائۀ طرح پایان نامه ای با همین موضوع و تحت عنوان «انسان - الگوریتم در حقوق بین الملل بشردوستانه: هم بودی یا جانشینی» در گروه حقوق عمومی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، نخستین گام برای شروع پژوهش در این زمینه را برداشتیم. پس از تصویب این طرح در مهرماه ۱۳۹۸، روند نگارش پایان نامه با راهنمایی و نظارت سه تن از استادان دانشگاه تهران، به ترتیب، دکتر امیرحسین رنجبریان و دکتر حمید الهویی نظری، به عنوان استاد راهنما و استاد مشاور اول از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، و همچنین به جهت میان رشته ای بودن موضوع پژوهش، دکتر منوچهر مرادی سبزوار، استاد و مدیر گروه هوش مصنوعی و رباتیک دانشکده مهندسی برق و مکانیک دانشگاه تهران، به عنوان استاد مشاور دوم، آغاز شد. کمی بعد، با دعوت انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد از نویسنده و استاد راهنما، در کارگاه آموزشی «حقوق بین الملل بشردوستانه» که توسط این نهاد در آبان ۱۳۹۸ برگزار شد، مبحثی را با عنوان «الگوریتم جنگ» در خصوص سیستم های جنگ افزاری هوشمند و اصول حقوق بین الملل بشردوستانه به دانشجویان و علاقمندان حاضر در کارگاه ارائه کردیم. با پایان کار نگارش پایان نامه، مرحلۀ دفاع نیز با داوری دکتر ساسان صیرفی در مهرماه ۱۴۰۰ انجام پذیرفت و پس از آن با پیشنهاد کمیتۀ ملّی حقوق بشردوستانه تصمیم به تدوین و انتشار کتابی در این حوزه گرفتیم و در نهایت، کتاب حاضر که البته مباحث آن نسبت به پایان نامه یادشده، بسیار جامع و مفصل تر است، با همکاری این نهاد، به دست چاپ سپرده شد. شایسته است که فرصت را غنیمت شمرده و کمال تشکر و قدردانی خود را از کمیتۀ ملّی حقوق بشردوستانه و به ویژه جناب آقای روزبهان و سایر همکاران ایشان در دبیرخانه و کتابخانه تخصصی، به جای آوریم.

مباحث این کتاب را به طور کلی می توان به دو بخش اصلی یعنی بخش تکنیکی و بخش حقوقی تفکیک کرد. نخست و از آن جهت که پژوهش در زمینۀ جنگ افزارهای هوشمند، چنان که گفتیم، نیازمند داشتن مطالعه های میان رشته ای است، بخش نخست کتاب را تنها به شرح مفهوم ها و مبحث های فنی و تکنیکی لازم که به عبارتی، پیش نیاز ورود به مبحث های حقوقی هستند، اختصاص داده ایم. اگرچه نمی توان منکر وجود شرحی از مقولات فنی مرتبط در میان انگشت شمار آثار فارسی نویسندگان و پژوهشگران حقوقی در این زمینه شد، ولی به گمان نویسنده، تا به حال در هیچ پژوهش حقوقی مرتبط با جنگ افزارهای هوشمند و یا مرتبط با هر موضوع دیگری در میان پژوهشگران ایرانی، به این مباحث تکنیکی و تخصصی یعنی مشخصاً الگوریتم ها، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و رباتیک، اینگونه به تفصیل پرداخته نشده است. بنابراین، می توان گفت بخش نخست منبعی به نسبت جامع برای شناخت و یادگیری مقدمات این علوم است. پس از آن و با یافتن تسلط بر این مباحث تکنیکی و به عبارتی، پی بردن به ماهیت و چیستی یک جنگ افزار هوشمند از نظر فنی، در بخش دوم، به بررسی جنبه های حقوقی این جنگ افزارها از منظر حقوق بین الملل بشردوستانه پرداخته و چالش ها، مزیت ها، مجادله ها و موضِع های گوناگون موجود میان دولت ها و دیگر بازیگران اثرگذار در این صحنه را به بحث و تحلیل حقوقی گذاشته و سرانجام، انطباق و یا عدم انطباق این جنگ افزارهای نوین با اصول کلی حقوق بین الملل بشردوستانه را بررسی کرده ایم. 

 

شما می توانید فایل پی دی اف فهرست مطالب کتاب را از اینجا دریافت نمایید. 

 

دربارۀ نویسنده

شیرین پیریائی، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد حقوق بین الملل از دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. حوزۀ تحقیقاتی و کاری مورد علاقۀ ایشان حقوق علوم و فناوری های پیشرفته با تمرکز بر هوش مصنوعی است که در همین زمینه دارای تألیفاتی نیز هستند. ایشان همچنین به صورت حرفه ای به عنوان مشاور حقوقی در حوزۀ حقوق تجارت بین الملل و قراردادها مشغول به فعالیت است.

 

 

اشتراک گذاری:
معرفی کتاب: بررسی فقهی حقوقی خیارات در قانون تجارت الکترونیکیمعرفی کتاب: سرقت اینترنتی؛ ماهیت، ارکان و عناصر، مجازات ها، پیشگیریمعرفی کتاب: شرح جامع قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه
verification