روز جهانی دختر در بحبوحه بحران ها

خشونت جنسی به ویژه علیه صدها هزار زن و کودک در تمامی نقاط دنیا واقعیتی تلخ می باشد (اینجا، اینجا، اینجا، اینجا و اینجا). در سال ۱۹۹۵، در کنفرانس جهانی زنان در پکن، کشورها به طور یک صدا «اعلامیه پکن و برنامه اقدام» را که پیشرفته ترین طرح برای پیشبرد حقوق نه تنها زنان بلکه دختران است، به تصویب رساندند. اعلامیه پکن اوّلین سندی است که به طور خاص به حقوق دختران اشاره دارد. در بند ۱۱۲ اعلامیه مقرر شده است: «خشونت علیه زنان مانعی در برابر دستیابی به اهداف برابری، توسه و صلح است. این خشونت، برخورداری زنان را از حقوق بشر و آزادی های بنیادین نقض، تضییع یا سلب می کند. ناکامی دیرینه در حفظ و ارتقای این حقوق و آزادی ها در موارد خشونت علیه زنان مایه نگرانی همه کشورها است و باید به مقابله با آن برخاست. شناخت علل و پیامدها و نیز موارد بروز آن و اقداماتی که برای مبارزه با آن باید معمول داشت، از کنفرانس نایروبی به این سو سخت گسترش یافته است. زنان و دختران کم و بیش در همه جوامع در معرض سوء استفاده های جسمانی، جنسی و روانی قرار می گیرند که مرزهای درآمد، طبقه و فرهنگ را در می نوردد. منزلت نازل اجتماعی و اقتصادی زنان می تواند در آن واحد علت و خشونت علیه زنان باشد».
در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ۱۷۰/۶۶، روز ۱۱ اکتبر را به عنوان «روز جهانی دختر» اعلام کرد تا به رسمیت شناخته شدن حقوق دختران و چالش های منحصر به فردی که دختران در سراسر جهان با آن مواجه اند، مورد تأکید قرار گیرد. روز جهانی دختر بر لزوم توجه به چالش هایی که دختران با آن مواجه هستند و هم چنین ترویج توانمندسازی دختران و تحقق حقوق بشر آن ها تأکید می کند. دختران نوجوان حق دارند زندگی امن، تحصیل کرده و سالمی داشته باشند، نه تنها در این سال های حساس شکل گیری شخصیت، بلکه در زمانی که به زنان بالغ تبدیل می شوند. اگر در سال های نوجوانی به طور مؤثر حمایت شوند، دختران پتانسیل این را دارند که هم به عنوان دختران توانمند امروز و هم به عنوان کارمندان، مادران، کارآفرینان، مربیان، سرپرستان خانوار و رهبران سیاسی آینده جهان را تغییر دهند. سرمایه گذاری در جهت تحقق قدرت دختران نوجوان، حقوق آن ها را امروز حفظ کرده و نویدبخش آینده ای برابرتر و شکوفاتر خواهد بود، آینده ای که در آن نیمی از بشریت به عنوان شریکی برابر در حل مشکلات تغییرات اقلیمی، درگیری های سیاسی، رشد اقتصادی، پیشگیری از بیماری و پایداری جهانی نقش ایفا می کنند. دختران در حال شکستن مرزها و موانعی هستند که توسط کلیشه ها و تبعیض ها، از جمله تبعیض هایی که به کودکان دارای معلولیت و کسانی که در جوامع حاشیه نشین زندگی می کنند، تحمیل شده است. به عنوان کارآفرینان، نوآوران و آغازگران جنبش های جهانی، دختران در حال خلق دنیایی هستند که برای خودشان و نسل های آینده مرتبط و مفید است. دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار و ۱۷ هدف توسعه پایدار (SDGs) که توسط رهبران جهان در سال ۲۰۱۵ تصویب شد، نقشه راهی برای پیشرفتی پایدار است که هیچ کس را عقب نمی گذارد. دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و دختران، جزء جدایی ناپذیر از هر یک از ۱۷ هدف است. تنها با تضمین حقوق زنان و دختران در تمامی اهداف است که می توانیم به عدالت و فراگیری، اقتصادهایی که برای همه کار کنند و حفاظت از محیط زیست مشترک مان هم اکنون و برای نسل های آینده دست یابیم (اینجا و اینجا).
بنابراین، دختران نقش غیرقابل انکاری در موفقیت جوامع ما ایفا می کنند. وقتی زنان و دختران جوان همان فرصت هایی را که به مردان و پسران جوان داده می شود، دریافت کنند، همه ما از آن بهره مند خواهیم شد. اقتصادها رشد می کنند، نرخ های تحصیلی و نتایج سلامت بهبود می یابند و بی ثباتی سیاسی و خشونت کاهش می یابد. با این حال، در سراسر جهان، دختران هم چنان با آزار، خشونت و ارعاب مواجه هستند و از مشارکت کامل در جوامع خود - اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و سیاسی - محروم می شوند (اینجا و اینجا). امروزه، از هر پنج زن جوان بین ۲۰ تا ۲۴ سال، یک نفر در کودکی ازدواج کرده است؛ تقریباً از هر چهار دختر نوجوانی که ازدواج کرده اند یا در رابطه ای قرار دارند، یک نفر تجربه سوء استفاده جنسی یا جسمی را داشته است؛ در سطح جهانی، ۷۵٪ از عفونت های جدید HIV در میان نوجوانان، در دختران رخ می دهد؛ از هر سه دختر نوجوان، یک نفر به کم خونی مبتلاست که نوعی سوء تغذیه محسوب می شود؛ تعداد دختران نوجوانی که در هیچ نوع آموزش، شغل یا برنامه های آموزشی شرکت نمی کنند، تقریباً دو برابر پسران است (از هر چهار نفر یک دختر)؛ و هم چنین با جبهه جدیدی از خشونت و سوء استفاده جنسیتی، یعنی تصاویر و ویدئوهای جعلی تولید شده توسط هوش مصنوعی، مواجهیم (اینجا و اینجا)؛ اگرچه مطابق ماده ۳ اعلامیه حذف خشونت علیه زنان (قطعنامه ١٠۴/۴٨)؛ «زنان استحقاق برخورداری برابر از کلیه حقوق بشر و آزادی های بنیادی در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگـی، مـدنی یا هر زمینه دیگری و قرار گرفتن تحت حمایت این حقوق را دارند»، هم چنین مطابق ماده ۱ کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (قطعنامه ۱۸۰/۳۴)؛ «عبارت تبعیض علیه زنان، به معنی قائل شدن هر گونه تمایز، استثناء یا محدودیت براساس جنسیت است که بر به رسمیت شناختن حقوق بشر زنان و آزادی های اساسی زنان و بهره مندی و اعمال آن حقوق، بر پایه مساوات با مردان، صرف نظر از وضعیت تأهل آن ها، در تمام زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و دیگر زمینه ها اثر مخرب دارد یا اصولاً، هدفش از بین بردن این وضعیت است» و مطابق ماده ۳ کنوانسیون پیش گفته؛ «دولت های عضو در همه زمینه ها، مخصوصاً در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تمام اقدامات لازم از جمله قانون گذاری را اعمال خواهند کرد تا از توسعه و پیشرفت کامل زنان اطمینان حاصل کنند و در نتیجه، برخورداری زنان را از حقوق بشر و آزادی های اساسی بر پایه تساوی با مردان تضمین کنند».
بنا بر برآوردهای جدید یونیسف که در ۹ اکتبر ۲۰۲۴ منتشر شده است، بیش از ۳۷۰ میلیون دختر و زن در حال حاضر – معادل یک نفر از هر هشت نفر – پیش از سن ۱۸ سالگی تجاوز یا سوء استفاده جنسی را تجربه کرده اند. این نخستین برآوردهای جهانی و منطقه ای در مورد خشونت جنسی علیه کودکان است که پیش از روز جهانی دختر منتشر شده و گستردگی این نقض حقوق بشری را در سطح جهانی، به ویژه برای دختران نوجوان، با پیامدهای مادام العمر آشکار می سازد. وقتی اشکال غیرتماسی از خشونت جنسی، مانند سوء استفاده آنلاین یا لفظی نیز لحاظ شود، تعداد دختران و زنانی که تحت تأثیر قرار گرفته اند به ۶۵۰ میلیون نفر در سطح جهان – یعنی از هر پنج نفر، یک نفر – افزایش می یابد. این آمار بر نیاز فوری به استراتژی های جامع پیشگیری و حمایت برای مقابله مؤثر با تمام اشکال خشونت و سوء استفاده تأکید می کند. مدیر اجرایی یونیسف، کاترین راسل (Catherine Russell)، در این خصوص بیان داشت: «خشونت جنسی علیه کودکان لکه ای بر وجدان اخلاقی ما است. این خشونت ها عمیقاً کودکان را مجروح کرده و اثرات ماندگاری به جا می گذارد، اغلب توسط افرادی که کودک آن ها را می شناسد، به آن ها اعتماد دارد و در مکان هایی که باید احساس امنیت داشته باشد». شایان اشاره است، مطابق تعریف ارائه شده در ماده ۱ اعلامیه حذف خشونت علیه زنان، عبارت خشونت علیه زنان یعنی «هـر اقـدام خشـن متکـی برجنسـیت اسـت که منجـر بـه آسـیب یـا رنـج جسمی، جنسی یا روانی نسبت به زنان، از جمله تهدید انجام چنین اعمالی، محرومیت اجباری یا خودسرانه از آزادی، چه در زندگی عمومی یا خصوصی شود یا احتمال دارد منجر شود» و هم چنین مطابق ماده ۷ (۱) (g)-۶ ضمیمه اساسنامه دیوان بین المللی کیفری در خصوص عناصر جرم، خشونت جنسی بدان معناست که؛ «مرتکب، عملی با ماهیت جنسی علیه یک یا چند نفر انجام داده یا این افراد را مجبور به انجام چنین عملی کرده باشد، از طریق زور، تهدید به زور یا اجبار، که میتواند ناشی از ترس از خشونت، فشار روانی، بازداشت، سرکوب روانی یا سوء استفاده از قدرت علیه این افراد یا فردی دیگر باشد، یا با سوء استفاده از یک محیط اجبارآمیز یا ناتوانی این افراد در ارائه رضایت واقعی انجام گرفته باشد».
داده ها نشان می دهد که خشونت جنسی علیه کودکان گسترده است و از مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی فراتر می رود. بیشترین تعداد قربانیان در آفریقای جنوب صحرایی است که ۷۹ میلیون دختر و زن را تحت تأثیر قرار داده است (۲۲ درصد)، پس از آن ۷۵ میلیون در آسیای شرقی و جنوب شرقی (۸ درصد)، ۷۳ میلیون در آسیای مرکزی و جنوبی (۹ درصد)، ۶۸ میلیون در اروپا و آمریکای شمالی (۱۴ درصد)، ۴۵ میلیون در آمریکای لاتین و کارائیب (۱۸ درصد)، ۲۹ میلیون در شمال آفریقا و آسیای غربی (۱۵ درصد) و ۶ میلیون در اقیانوسیه (۳۴ درصد) قرار دارند (اینجا، اینجا و اینجا).
در محیط های شکننده مانند آن هایی که دارای نهادهای ضعیف هستند، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد حضور دارند یا تعداد زیادی پناهجو به دلیل بحران های سیاسی یا امنیتی فرار کرده اند، دختران در معرض خطر بیشتری قرار دارند. در این مناطق، شیوع تجاوز و سوء استفاده جنسی در کودکی بیش از یک نفر از هر چهار نفر است (اینجا و اینجا). کاترین راسل در این خصوص اشاره می نماید: «کودکان در محیط های شکننده به ویژه در برابر خشونت جنسی آسیب پذیر هستند. ما شاهد خشونت جنسی وحشتناکی در مناطق جنگی هستیم که در آن تجاوز و خشونت جنسیتی اغلب به عنوان سلاح جنگی استفاده می شود». خشونت جنسی در جریان درگیری های مسلحانه به دلایل مختلف، از جمله به عنوان شکلی از شکنجه، ایجاد جراحت، استخراج اطلاعات، تحقیر و ارعاب، تخریب جوامع و مخالفان، راندن جوامع و گروه ها از خشکی، انتشار عمدی HIV و غیره مورد استفاده قرار می گیرد. در ادامه، زنان مجبور به انجام کار جنسی و برده داری خانگی شده یا ربوده می شوند و سپس مجبور به خدمت به عنوان همسر برای پاداش دادن به جنگجویان می گردند (اینجا). البته زنان و دختران را نباید تنها قربانی درگیری و بی ثباتی دانست. آن ها در طول تاریخ نقشی به عنوان مبارز، بخشی از جامعه مدنی سازمان یافته، مدافعان حقوق بشر، اعضای جنبش های مقاومت و عوامل فعال در فرآیندهای صلح سازی و بازیابی رسمی و غیر رسمی داشته و دارند (اینجا)؛ چنان که در اکتبر ۲۰۲۰، شورای حقوق بشر در قطعنامه ۲۸/۴۵ نقش حیاتی زنان را در پیشگیری و حل منازعات و در ایجاد صلح و اعتمادسازی، اهمیت کامل، برابر و معنادار آن ها به رسمیت شناخت و شورای امنیت نیز در سال ۲۰۱۳، قطعنامه ۲۱۲۲ را تصویب نموده بود که تدابیر قوی را برای مشارکت زنان در تمام مراحل پیشگیری، حل و فصل و بازیابی منازعات در نظر می گیرد.
طبق داده ها، بیشتر خشونت های جنسی در دوران کودکی در دوره نوجوانی، به ویژه با افزایش چشمگیر بین سنین ۱۴ تا ۱۷ سال، رخ می دهد. مطالعات نشان می دهند کودکانی که خشونت جنسی را تجربه می کنند، احتمال بیشتری برای مواجهه با سوء استفاده های مکرر دارند. اجرای مداخلات هدفمند در دوره نوجوانی برای شکستن این چرخه و کاهش اثرات بلند مدت این آسیب ها ضروری است. بازماندگان معمولاً آسیب های ناشی از خشونت جنسی را تا بزرگسالی به همراه دارند و با خطرات بیشتری از جمله بیماری های مقاربتی، سوء مصرف مواد، انزوای اجتماعی و مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی مواجه می شوند. هم چنین در برقراری روابط سالم چالش هایی دارند. شواهد نشان می دهد که اثرات این آسیب ها هنگامی تشدید می شود که کودکان فاش کردنِ تجربیات خود را به تأخیر می اندازند یا آن را کاملاً مخفی نگه می دارند. اگرچه بیشتر دختران و زنان تحت تأثیر قرار گرفته اند و تجربیات آن ها بهتر مستندسازی شده است، اما پسران و مردان نیز آسیب دیده اند. طبق داده ها، تخمین زده می شود که بین ۲۴۰ تا ۳۱۰ میلیون پسر و مرد – معادل یک نفر از هر ۱۱ نفر – در دوران کودکی تجاوز یا سوء استفاده جنسی را تجربه کرده اند. این برآورد با در نظر گرفتن اشکال غیرتماسی به ۴۱۰ تا ۵۳۰ میلیون نفر افزایش می یابد. فقدان داده های کافی، به ویژه در مورد تجربیات پسران و اشکال غیرتماسی خشونت جنسی، نیاز به سرمایه گذاری بیشتر در جمع آوری داده ها برای ثبت کامل ابعاد خشونت جنسی علیه کودکان را نشان می دهد (اینجا، اینجا، اینجا، اینجا و اینجا).
با توجه به داده ها، نیاز فوری به اقدامات جهانی جدی تر برای مقابله با خشونت جنسی علیه کودکان و ساختن آینده ای امن تر برای کودکان در سراسر جهان، از جمله با به چالش کشیدن و تغییر هنجارهای اجتماعی و فرهنگی موجود که باعث وقوع خشونت جنسی می شوند و کودکان را از جستجوی کمک منصرف می کنند؛ مجهز کردن هر کودک به اطلاعات دقیق، قابل دسترس و متناسب با سن، که آن ها را قادر می سازد تا خشونت جنسی را تشخیص داده و گزارش دهند؛ اطمینان از دسترسی هر کودک قربانی و بازمانده به خدمات حمایتی که از عدالت و بهبودی آن ها حمایت کرده و خطر آسیب بیشتر را کاهش می دهد؛ تقویت قوانین و مقررات برای محافظت از کودکان در برابر تمام اشکال خشونت جنسی، از جمله در سازمان هایی که با کودکان کار می کنند و سرمایه گذاری در منابع، افراد و سیستم های مورد نیاز برای اجرای آن ها؛ و ایجاد سیستم های داده ملی بهتر برای پایش پیشرفت و اطمینان از پاسخ گویی از طریق اجرای استانداردهای بین المللی مانند طبقه بندی بین المللی خشونت علیه کودکان، برجسته تر می شود (اینجا). هم چنین باید خاطر نشان کرد، همان طور که دادگاه نظامی بین المللی نورنبرگ در ۱۹۴۶ اظهار داشت: «جرایم ارتکابی علیه حقوق بین الملل توسط اشخاص ارتکاب می یابند و نه شخصیت های انتزاعی و تنها با مجازات مرتکبان آن جرایم است که می توان مقررات حقوق بین الملل را اجرا کرد». در این راستا، براساس بند ۱۲۴ (a) اعلامیه پکن ۱۹۹۳؛ «دولت ها به محکوم کردن اعمال خشونت آمیز علیه زنان و خودداری از استناد به عرف یا ملاحظات دینی متعهد شده اند» و دولت ها بر اساس بند ۱۲۴ (b) اعلامیه پیش گفته؛ «از اعِمال خشونت نسبت به زنان ممنوع و ملزم شده اند که مساعدت مقتضی برای پیشگیری، تحقیق و کیفر اعمال خشونت آمیز نسبت به زنان براساس قوانین داخلیشان اعم از این که مرتکبین آن، خود دولت یا اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی باشند، به عمل آورند». هم چنین مطابق ماده ۴ اعلامیه حذف خشونت علیه زنان؛ «کشورها باید خشونت علیه زنان را محکوم کنند و نباید به هیچ دستاویز مربوط به رسم، سنت یا دین بـرای اجتنـاب از تعهـدات خـود در زمینه حذف خشونت متوسل شوند. کشورها باید با استفاده از کلیه امکانات مقتضی و بدون تأخیر سیاست حذف خشونت علیه زنان را دنبال کنند». علاوه بر این، بند (۱) ماده ۷۶ پروتکل اول و قسمت (e) بند (۲) ماده ۴ پروتکل دوم الحاقی به کنوانسیون های ژنو ۱۹۷۷، صریحاً تجاوز به عنف و فحشای اجباری و هرگونه هتک ناموس را ممنوع کرده اند و اساسنامه رم ۱۹۹۸ (دیوان بین المللی کیفری) نیز شامل مقرراتی برای خشونت جنسی به عنوان جنایات علیه بشریت (ماده ۷ (۱) (g)) (اولین حکمی که تجاوز جنسی را به عنوان یک جنایت علیه بشریت محکوم نمود، رأی آکایسو در سال ۱۹۹۸ در دادگاه رواندا می باشد» و جنایات جنگی (ماده ۸ (۲) (b) (xxii)) می باشد .لذا امید است که محاکمه عاملان این فجایع انسانی و ناقضین حقوق زنان مورد آزار قرار گرفته، درسی برای آیندگان باشد و دیگر شاهد تکرار این قبیل مسائل در جامعه بین المللی نباشیم (برای مطالعه بیشتر درخصوص محاکمه ناقضین این فجایع بنگرید به اینجا و اینجا).
درنهایت باید اشاره داشت، نسل امروز دختران به طور نامتناسبی تحت تأثیر بحران های جهانی مانند تغییرات اقلیمی، درگیری ها، فقر و فشار بر دستاوردهای دشوار به دست آمده در زمینه حقوق بشر و برابری جنسیتی قرار گرفته است. بسیاری از دختران هم چنان از حقوق خود محروم هستند که این امر انتخاب های آن ها را محدود کرده و آینده آن ها را به خطر می اندازد. با این حال، تحلیل های اخیر نشان می دهد که دختران نه تنها در برابر بحران ها شجاع هستند، بلکه نسبت به آینده امیدوارند (اینجا و اینجا). دختران، رهبر و تغییرآفرین اند و نیروی محرکه ای برای خیر و رشد در سراسر جهان هستند. آن ها منبع اساسی تغییرات تحول آفرین برای برابری جنسیتی محسوب می شوند و فناوری ابزاری حیاتی برای حمایت از کار، فعالیت و رهبری آن ها است (اینجا). آن ها هر روز اقداماتی انجام می دهند تا به تحقق چشم اندازی از دنیایی دست یابند که در آن همه دختران محافظت، احترام و توانمندی را تجربه کنند. اما دختران به تنهایی نمی توانند این چشم انداز را محقق کنند. آن ها به متحدانی نیاز دارند که به نیازهایشان گوش فرا دهند و به آن ها پاسخ دهند. با حمایت، منابع و فرصت های مناسب، پتانسیل بیش از ۱.۱ میلیارد دختر در جهان بی نهایت است و هنگامی که دختران رهبری می کنند، تأثیر آن فوری و گسترده است؛ خانواده ها، جوامع و اقتصادها همگی قوی تر می شوند و آینده ما روشن تر خواهد بود (اینجا).
بنابراین با هدایت این باور که ملت ها و جهان ما زمانی در بهترین حالت خود خواهند بود که امکانات بی پایانی برای همه زنان و دختران وجود داشته باشد؛ دولت ها متعهد به کمک به دختران برای دستیابی به حداکثر تواناییهای خود هستند و زمان آن فرا رسیده است که به دختران گوش فرا دهیم، درهای فرصت را برای دختران در همه جا باز کنیم تا رویاهایشان را محقق کنند و در راه حل های اثبات شده ای سرمایه گذاری کنیم که پیشرفت به سوی آینده ای را که در آن هر دختری بتواند پتانسیل خود را به طور کامل و شایسته محقق کند، قدم گذاریم؛ چرا که دختران قدرت تغییر و شکل دهی جهان ما را دارند. آن ها در آینده به پزشکان، مدیران عامل، هنرمندان، کارآفرینان، نظامیان، دانشمندان، رهبران سیاسی و هر چیزی که آرزو کنند تبدیل خواهند شد و ملت ها را به سوی آینده ای بهتر و درخشان تر هدایت خواهند نمود.
دربارۀ نویسنده
کیان بیگلربیگی، دانشجوی دکتری حقوق بین الملل دانشگاه تهران و دانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دانشگاه شهید بهشتی است. ایشان رتبه ۲ آزمون دکتری، رتبه ۲ آزمون کارشناسی ارشد و رتبه ۲ آزمون ملی قانون اساسی بوده اند. از تجربیات ایشان در موت ها می توان به سرگروهی تیم برگزیده مرحله کتبی هفتمین دوره مسابقات داوری تجاری ایران (TRAC)، شرکت در موت کورت حقوق فناوری فانوس، مربی گری در مسابقات داوری تجاری مرکز داوری اتاق ایران، مربی تیم قهرمان موت کورت حقوق ورزش دانشگاه خوارزمی و مربی تیم مرکز عالی مطالعات بین المللی دانشگاه تهران در دور ملی موت FDI اشاره نمود. وی عضو کمیته جوانان انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد، انجمن علمی حقوق مالکیت فکری ایران و انجمن ایرانی حقوق بین الملل کیفری می باشند. هم چنین ایشان دارای شماری مقاله، یادداشت و ترجمه در زمینه های حقوقی است.