- سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳
- درباره دیداد
- تماس با ما
بیانیه کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران به مناسبت روز جهانی اقدام علیه کار کودک
کارگروه زنان و کودکان امور پژوهشی کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران بمناسبت ۱۲ ژوئن(۲۲ خرداد) روز جهانی اقدام علیه کار کودک، بیانیه تخصصی معطوف به بیان برخی از چالشهای موجود و راهکارهای بهبود وضعیت در این حیطه را ارائه کرد. متن بیانیه مزبور بشرح زیر است:
.
.
.
بنام خدا
.
.
.
۱. تولید و بازتولید کار کودک ارتباط وثیق لازم و ملزومی با توسعه در ابعاد مختلف آن؛ اعم از توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. به نحوی که با تعمیق و گسترش توسعه نیافتگی، و یا کند شدن روند حرکت در مسیر توسعه، شاهد تعمیق و گسترش مسأله اشتغال زودهنگام خواهیم بود.
با استناد به گزارش سازمان بینالمللی کار، در حال حاضر ۲۱۵ میلیون کودک در سراسر جهان به کار اشتغال دارند. از این تعداد ۱۰.۵ میلیون تن در کارهای خانگی مشغول هستند. اکثر این مشاغل دارای ویژگی خطرناک بوده و ضمن اینکه سلامت جسمی و روانی کودک را تهدید میکند، بلکه وی را از فعالیتهای تفریحی و سرگرمی، و از حضور در چرخه تحصیل، و یا ایفای نقش مؤثر و فعال در این چرخه، و بالمآل از رشد طبیعی استعدادهای ذاتی و خدادادی و تحقق آنچه منافع عالی کودک نامیده میشود، محروم میسازد.
لذا سازمان بینالمللی کار در راستای انجام وظایف و اشتغالات خود، بالاخص در حوزه ریشه کنی کار کودک، روز دوازدهم ژوئن (مقارن با ۲۲ خردادماه) را تحت عنوان روز جهانی اقدام علیه کار کودک نامگذاری نموده و سالانه با انتخاب موضوعی که به نوعی مؤید دستور کار سازمان در آن سال خواهد بود، مسیر حرکت پژوهشی – اجرایی و قاعده سازی - نظارتی خود در اقدام علیه کار کودک را با تمرکز بر محور موضوعی و به عبارت دیگر شعار منتخب سال پی خواهد گرفت. این سازمان موضوع «به کار کودک در حوزه مشاغل خانگی، نه بگوییم» را به عنوان شعار روز جهانی اقدام علیه کار کودک سال ۲۰۱۳ برگزیده است.
.
.
.
۲. فرارسیدن روز جهانی اقدام علیه کار کودک، ضمن اینکه مجالی برای همنوائی با دغدغه های مشترک جوامع مختلف انسانی در سراسر جهان است،در سطح ملی فرصتی دوباره برای بازخوانی و بازاندیشی چالشها و ظرفیتهای جامعه ایران در اقدام علیه کار کودک و ریشه کنی، و یا ساماندهی آن میباشد؛ به دیگر سخن، این روز فرصت مناسبی است تا از خود بپرسیم که ظرفیتها، چالشها، دستاوردها و کاستیهای ما در اقدام علیه کار کودک کدام ها هستند؟ کدام مقام، نهاد و رکن دولتی مسؤول حل مسأله کار کودک میباشند؟ علت شناسی کار کودک ما را به کدامین مبانی سوق میدهد؟ راهبردها و سیاستهای کلان ما؛ اعم از قانونی، قضایی و اجرایی در مبارزه علیه کار کودک کدام ها هستند؟ طرحهای جامع برنامه محور بین بخشی ما برای صیانت از حقوق کودک به طور اعم ، و ریشه کنی کار کودک به طور اخص، و از سوی دیگر تقویت و بازسازی و ایجاد زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، جهت مقابله با کار کودک چه بوده است؟ میزان هم اندیشی و همیاری مؤثر، واقعی و فعال بازیگران دولتی و غیردولتی جامعه ما در حل مسأله اشتغال زودهنگام تا چه اندازه تحقق یافته و یا مسیر موفقیت را پیموده است؟
.
.
.
۳. ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران، بر ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال صراحت دارد، و ماده ۸۰ قانون مرقوم کارگران بین سنین ۱۵ تا ۱۸ سال را تحت عنوان «کارگران جوان» نام گذاری نموده و وفق منطوق مواد ۸۲، ۸۳ و ۸۴ آنها را در برابر کار اضافه، اشتغال به کار شبانه، کارهای سخت و زیان آور و کارهایی که سلامت و اخلاق ایشان را تهدید میکند، زیر چتر حمایت قانونی قرار داده است. لیکن گرچه ارائه آماری منجز و قطعی و یا حداقلی از کودکان مشغول به کار به لحاظ وصف متغیر شرایط اقتصادی، و نیز به لحاظ ویژگی پنهانی و جابجایی کار کودک، دشوار و بلکه ناممکن مینماید، امروزه از یک سو با رشد فراوانی کار کودک زیر ۱۵ سال، و از دیگر سو با گسترش کار کودک در اشکال مختلف و بعضاً سخت و زیان آور، شبانه و مضر به حال سلامت جسمی و روانی و اخلاق وی مواجه هستیم. همین مشکلات ایجاب می کند که در حیطه معیارهای قانونی سن مجاز کار در ایران تامل مجدد صورت گیرد.
.
.
.
۴. واکاوی ریشه های کار کودک در جامعه و چرایی گسترش آن ما را بدون قید احصاء به موارد زیر می رساند:
* تعارض بین هزینهها و درآمدهای خانواده و قرار گرفتن خانواده زیر خط فقر، لذا ناگزیر توسل به بازوان نحیف کودک به عنوان تأمین کننده منابع اعتباری خانوار؛ به عنوان تنها منبع درآمد خانوار، و یا منبع مکمل درآمد خانوار مورد بهره برداری قرار میگیرد؛
* ابتلای والدین یا یکی از ایشان به اعتیاد؛
* بدسرپرستی و بیسرپرستی خانواده؛
* از کار افتادگی والدین؛ بالاخص سرپرست خانواده؛
* میزان سواد پائین، و یا عدم سواد والدین؛
* دسترسی محدود و یا دشواری دسترسی به آموزش رایگان و اجباری؛
* فقدان برنامههای تفریح و سرگرمی، و امکانات رفاهی در مناطق دور از مرکز؛
* شوکهای اقتصادی منجر به تورم، گرانی و بیکاری کارگاههای تولیدی و خدماتی؛
* ناکارآمدی طرحهای رفاهی و خدماتی در کاهش محرومیت اجتماعی و اقتصادی سطح فرودست اجتماع؛
* رویکرد تمرکزگرایی و لذا بروز تفاوت فاحش بین خدمات و امکانات مرکز و مناطق دور از مرکز، و ترغیب کودک به مهاجرت به شهرها؛ به ویژه با هدف تأمین معاش حداقلی خود و یا ارتقاء سطح معیشتی خانواده؛
* نارسایی قانونی؛ اعم از خلاء و یا ضعف قوانین در حمایت جامع نگر از کارگران و اقدام علیه کار کودک، و حسب اقتضاء و ضرورت، سامان دهی وضعیت کودکان کار؛
* نبود طرحهای جامع بین بخشی جهت توانمند نمودن زیر ساختهای اجتماعی، اقتصادی، قانونی، اجرایی و نظارتی در مهار مسأله کار کودک؛
* نبود اتحادیههای کارگری و کارفرمایی، و مشارکت کم رنگ بازیگران غیردولتی با صلاحیت و اهلیت مؤثر و واقعی در حمایت از موازین بینالمللی و ملی کار؛ از جمله کار کودک؛
* سود بالای وامهای اختصاص یافته به بنگاههای خصوصی و نیز رقابت بنگاههای اقتصادی برای جذب سرمایه و سرمایه گذاری، که این امر متصدیان آنها را به سمت هزینههای کارگری پایین و استفاده از نیروهای مطیع، فرمانبردار، کم توقع و ناآگاه سوق میدهد.
.
.
.
۵. مخاطبان گرامی همانطور که اطلاع دارید کار کودک را میتوان در دو نوع مرئی و نامرئی مورد توجه قرار داد:
* کار مرئی کودک: مشاغلی نظیر دست فروشی، پادویی، شاگردی مغازه، واکس زنی و غیره است که در منظر عموم صورت میپذیرد، و به این وصف به آسانی قادر به رویت آن هستیم؛
* کار نامرئی کودک: این قسم از کار کودک که به دور از دید کنترل گر عامه صورت میپذیرد و به این جهت امکان سوءاستفاده از کودک را شدت بخشیده و وی را در موقعیتی بسیار آسیب پذیر قرار میدهد، خود به چند دسته؛ اشتغال به کار در کارگاهها، معادن، کارخانهها، مزارع کشاورزی و بالاخص کارگاههای زیرزمینی و غیرقانونی، و نیز اشتغال به کار در خانه؛ اعم از خانه ی خود، خانه ی کارفرما و یا خانه ی اشخاص ثالث تقسیم میشود. از جمله مصادیق عینی این قسم از کارها در مرکز ایران میتوان به جستوجو و جمعآوری ضایعات آهن (بالاخص در منطقه خلازیل نعمت آباد تهران معروف به محله ضایعاتیها)، زباله گردی و جستوجو و جمعآوری ضایعات بطری و ظروف یکبار مصرف (به ویژه در شهرک ولیعصر تهران)، حمل ماسه و آجر و درست کردن خشت در نامرئیترین مناطق دور از مرکز ( خصوصاً در کوره پزخانههای دولتخواه واقع در جنوب تهران)، باربری، ساقیگری و خرید و فروش مواد مخدر اشاره داشت.
.
.
.
۶. با عنایت به توضیحات فوق، در پرتو شعار منتخب سال ۲۰۱۳ سازمان بینالمللی کار، کار خانگی در زمره مشاغل پنهانی و بعضاً زیرزمینی است که ضمن نامشخص بودن جامعه آماری و بعضاً محرومسازی کودک کارگر از دستمزد و درگیر نمودن وی در ساعات طولانی کاری، او را در معرض هجوم انواع آسیبهای متوجه سلامت جسمی و روانی قرار داده، و نیز از رشد و بالندگی و طی مطلوب مسیر منافع عالیه محروم میسازد.
وفق ماده ۲ قانون سامان دهی و حمایت از مشاغل خانگی سال ۱۳۸۹: « مشاغل یا کسب و کار خانگی، آن دسته از فعالیتهایی است که ... توسط عضو یا اعضای خانواده در فضای مسکونی، در قالب یک طرح کسب و کار بدون مزاحمت و ایجاد اخلال در آرامش واحدهای مسکونی همجوار شکل میگیرد، و منجر به تولید خدمت و یا کالایی قابل عرضه به بازار خارج از محیط مسکونی میگردد». فیالواقع امروزه کسب و گار خانگی به لحاظ مزایایی چون حذف هزینههای ایاب و ذهاب و اجاره کارگاه، و بالاخص استفاده از نیروی کار سایر اعضای خانواده، و یا نیروی انسانی ارزان قیمت، راهکاری مهم در ایجاد اشتغال و درآمد و خصوصاً پر نمودن خلاء بین هزینه و درآمد خانوار محسوب میشود. لیکن از دیگر سو از جمله شکل های پنهانی اشتغال کودک به شمار میآید که بهویژه در اثر عدم جامع نگری قانون سامان دهی و حمایت از مشاغل خانگی، بهزیستی و رفاه وی را تهدید می کند. قانون مذکور ورود کودکان به این قسم از اشتغال را مورد توجه، حمایت و سامان دهی قرار نداده است و علاوه بر این، دستورالعمل اجرایی قانون سامان دهی و حمایت از مشاغل خانگی مصوب ۱۳۸۹ در ماده ۲ خود، ضمن احصاء و بر شمردن شرایط ورود به کسب و کار خانگی، نسبت به کار خانگی کودک، سن ورود به این قسم از مشاغل، و حسب اقتضاء، ساعات کاری و مزایای شغلی کارگران خانگی ساکت است. طرح سامان دهی و حمایت از مشاغل خانگی نیز جامعیت لازم را برای حمایت از کودکان شاغل به کار خانگی ندارد و اساساً نسبت به حمایت از کار خانگی کودک سکوت اختیار نموده است. بالاخص اینکه ماده ۱۸۸ قانون کار، کارگاههای خانوادگی را از شمول تضمینات قانون کار خارج میداند و ماده ۱۹۱ قانون مذکور نیز کارگاههای کوچک زیر ده نفر کارگر را از شمول برخی از مقررات این قانون معاف داشته است. با استناد به ماده ۱ آئین نامه معافیت کارگاه های کوچک دارای کمتر از ۱۰ نفر کارگر از شمول برخی از مقررات قانون کار مصوب ۱۳۸۱ از جمله مهمترین موارد معافیت میتوان به معافیت از حمایتهای مقرر در مواد ۴۸ و ۴۹ ؛ یعنی به جلوگیری از بهرهکشی با ایجاد نظام ارزیابی (ماده ۴۸)، رعایت مناسبات صحیح بین کارگر و کارفرما از حیث دستمزد (ماده ۴۹) و نیز تعیین سقف زمانی ساعات کار (ماده ۵۱) اشاره نمود.
فلذا گرچه به لحاظ شوک اقتصادی موجود در عرصه اقتصاد کشور با عمق گرفتن رابطه معکوس بین هزینهها و درآمد خانواده، و بالطبع با گسترش کمّی کار کودک؛ بهویژه در شکل کار خانگی مواجه هستیم، معالأسف نظر به نقائص کمی و کیفی موجود در قوانین و دستورالعملهای فوق الذکر، با چالشها و خلاءهای عمده در حوزه حمایت حداقلی قانونی از این گروه از کودکان کار مواجه میباشیم.
.
.
.
۷. اشتغال کودک به کار، پیاده رویهای طولانی برای دستفروشی، قرار داشتن مستمر در معرض نور مستقیم خورشید، آلودگی هوا، حمل بارهای سنگینتر از وزن خود کودک کارگر، زباله گردی و تماس با مواد آلوده به انواع میکروبها و بیماریهای واگیر، تماس با مواد شیمیایی، سموم و آفتکشها در کارهای کشاورزی، کار با ماشینآلات و وسایل خطرناک در مشاغل تولیدی، رفتار ارعاب آمیز و توهین کننده کارفرما، تحمل ساعات طولانی کار، کار در شب، نگاه و برخورد تحقیر کننده و ترحم آمیز مشتریان و گروه همسالان، ضمن اینکه آسیبهایی فوری؛ نظیر قطع دست یا انگشتان دست را در اثر کار با ماشین آلات خطرناک، مشکلات چشمی، بهویژه در اثر بودن در معرض نور شدید و موادشیمیایی را متوجه سلامت جسمی کودک میکند، از دیگر سو سلامت جسم و روان وی را در بلند مدت آسیب پذیر نموده و وی را با اعتماد به نفس مخدوش و آسیب دیده، از دست دادن عزت نفس، ترس از حضور در جمع، ضعف ارتباطی و فقر کلامی مواجه خواهد کرد، و این علاوه بر محرومیتی است که در اثر سلب فرصتهای تفریح و سرگرمی و بازی، و بودن در گروه همسالان، و حضور در چرخه تحصیل، متوجه رشد و توسعه و منافع عالیه وی خواهد شد.
.
.
.
۸. در روز جهانی اقدام علیه کار کودک بار دیگر باید از خود بپرسیم که براستی برای رهایی کودکان از اشتغال به کار چه باید کرد؟ آلام حاصل از مسأله کار کودک و رنج ناشی از ملاحظه باز ماندن کودکان کار از چرخه معمول رشد و بالندگی التیام نمییابد مگر با تلاش مستمر، مؤثر و واقعی در حوزههای زیر:
* تدوین، اجرا و نظارت بر حُسن اجرای طرحهای رفاهی و خدماتی در کاهش محرومیت اجتماعی و اقتصادی از سطح فرودست اجتماع، خصوصاً جهت بهرهمندسازی کلیه کودکان از استانداردهای حداقلی زندگی شایسته؛ یعنی خوراک، پوشاک و مسکن؛
* توزیع برابر خدمات و امکانات مناسب آموزشی، رفاهی، درمانی، مهارت آموزی، در مرکز، مناطق دور از مرکز، مناطق کمتر توسعه یافته و در حاشیه و صعب العبور، بهویژه از طریق استعانت از تمامی ظرفیتهای مالی، انسانی، فرهنگی و آموزشی موجود برای پاسداشت حقوق و نیازهای کودکان؛
* رفع نارساییهای قانونی، اجرایی و قضایی؛ بهویژه از طریق توجه به منافع عالیه کودکان در تدوین، اجرا، نظارت و ارزیابی قوانین، مقررات، سیاستها و طرحهایی که هر یک به نحوی وضعیت کودک را متأثر خواهد کرد، و نیز توجه نظاممند، مستمر و نهادینه به حقوق کودکان؛
* ضرورت تدوین طرحهای جامع نگر حمایتی از کودکانی که به طور دایم یا موقت از چرخه تحصیل باز ماندهاند؛
* تدوین طرحهای جامع نگر حمایتی از کودکان توان خواه ذهنی و جسمی؛ بالاخص با رویکرد بهرهمندسازی ایشان از زندگی شایسته و ارائه خدمات حسب اقتضاء، مالی، مشاورهای و اختصاص بیمههای مکمل درمانی به این گروه از کودکان؛
* تأسیس مدارس فنی و حرفهای ارزان، کیفی و در دسترس و حسب اقتضاء، رایگان، برای کودکان متعلق به خانوادههای کم درآمد ساکن در مناطق جغرافیایی مختلف؛
* لزوم اقدام مؤثر و مستمر علیه افت تحصیلی و ترک تحصیل؛ بالاخص برای کودکان مناطق دور از مرکز، و کودکان در وضعیتهای پرخطر، در معرض خطر و معارض قانون؛
* بهرهمند نمودن کلیه کودکان کار شناسایی شده از تأمین اجتماعی و دورههای مهارت آموزی؛
* فراهم آوردن فرصتهای ارزان، حسب مورد رایگان و در دسترس بازی و سرگرمی مناسب و نیز شبکههای نوین اطلاع رسانی؛ نظیر اینترنت در جهت رشد و تعالی شایسته؛
* ظرفیت سازی برای شرکای اجتماعی، مشارکت دادن بازیگران غیردولتی و جامعه مدنی با اهلیت و صلاحیت قانونی مؤثر و واقعی در حمایت از موازین و استانداردهای حمایت از حقوق کودک، و نیز موازین حقوق کار؛ بالاخص در جهت ریشه کنی کار کودک؛
* ایجاد نظام نظارت با صلاحیت مؤثر و واقعی جهت اعمال نظارت بر کلیه کارگاههای تولیدی و صنعتی و خدماتی؛
* تدوین طرحهای جامع بین بخشی مبتنی بر رعایت حقوق کودکان و برنامههای اقدام جهت ایفای عملکرد منسجم و هماهنگ سازوکارهای قضایی، اجرایی، نظارت، بازنگری و ارزیابی در رفع چالشهای فوقالذکر؛
.
.
.
۹. امید آنکه در سالروز جهانی اقدام علیه کار کودک، تمامی مقامات و مسؤولان ذیصلاح، فعالان عرصه مدنی، خانوادهها و اقشار مختلف جامعه، با لحاظ ظرفیتهای مترقی دینی وفرهنگی از جمله منابع غنی دین مبین اسلام در حوزه حقوق کودک، و نیز توجه به موازین حقوقی مندرج در پیماننامه بینالمللی حقوق کودک، و مقاولهنامه های شماره ۱۸۹ (تحقق کار شایسته برای کارگران خانگی)، شماره ۱۳۸ (حداقل سن کار) و شماره ۱۸۲ (بدترین اشکال کار کودک) سازمان بینالمللی کار، و با همکاری و مشارکت مؤثر و واقعی و مستمر، اقدامات شایسته را در ریشه کنی کار کلیه افراد زیر ۱۸ سال به طور اعم، و نیز سامان دهی شرایط کاری افراد در سن ۱۵ تا ۱۸ سال به طور اخص، که در اثر نبود و ضعف سیاستها و راهبردهای حمایتی لازم، ناگزیر از ورود به بازار کار هستند تا حیات خویش را بقا بخشند، اتخاذ نمایند و در سایه این تدابیر شایسته، کلیه کودکان کار را از تبعاتی که از اشتغال آنها متوجه رشد و بهزیستی و تحقق استعدادهای ذاتی و خدادادی ایشان میشود، رهایی بخشند، و سهم همیاری و همراهی جامعه ایرانی در ریشه کنی جهانی کار کودک را ارتقایی در خور منزلت کشور پهناور جمهوری اسلامی ایران بدهند.
.
.
.
به امید تلاش برای تحقق آن روز
روابط عمومی کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران
از طرف روزنامه حمایت وابسته به قوه قضاییه خدمت شما هستیم. لطفا این سایت ها را در قسمت لینکتان اضافه نمایید.
پایگاه تخصصی جستجو
http://ptsearch1.com/
روزنامه حمایت
www.hemayat.net/
در ضمن هفته ای یک بار در روزنامه حمایت، مقالات جدید وبلاگ های حقوقی و وبسایت های به روز چاپ خواهد شد "اختصاصا مقالات". بنابراین در صورت امکان سعی کنید وبلاگتان را به روز کنید با حداقل هفته ای یک مقاله تخصصی.
البته با توجه به اهمیت سایت دیداد حنما مطالب آن منعکس خواهد شد.
با تشکر